مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش آموزش فروشمدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش آموزش فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش آموزش فروش

مدرس فروش

بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش بهزاد حسین عباسی دوره فروش آموزش فروش

استاد بهزاد حسین عباسی مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس بازرایابی

استاد فروشندگی مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی تدریس فروشندگی
مدرس فروش استاد فروش

مدرس فروش استاد فروش آموزش بازاریابی

مدرس فروشندگی استاد فروشندگی آموزش فروشندگی

آموزش فروشندگی آموزش بازاریابی

آموزش فروش آموزش فروشندگی

مدرس فروش مدرس مارکتینگ

مدرس فروش مدرس فروشندگی

آخرین مطالب

۵۴ مطلب در مرداد ۱۳۹۵ ثبت شده است

فروش نرم
آموزش فروشندگی آموزش فروشنده آموزش ویزیتور

مدرس فروشندگی

چگونه از فروش مشتری محور، برای ایجاد وفاداری در مشتریان و درآمد بیشتر استفاده کنیم؟

surfacetablet
در این مقاله سعی داریم به مفهوم فروش نرم یا فروش مشتری محور بپردازیم و این مفهوم شاید در فروش سازمان شما تاثیر بسیار زیادی بگذارد.
اگر به یکی از سه فروشگاه ماست منجمد Yoforia درآتلانتا بروید، ابتدا با سلامی گرم از شما استقبال می شود که شما را تشویق خواهد کرد هر یک از چهار طعم ماست های منجمد این شرکت را امتحان کنید. فروشنده ممکن است برایتان از شیر ارگانیک (طبیعی) استفاده شده در ماست بگوید و در مورد مواد تشکیل دهنده طبیعی استفاده شده در شکلات تلخ و دسر انبه و انار و زغال اخته صحبت کند.

آنچه در اینجا اتفاق افتاده است، فروش سخت نیست بلکه اگر به نظر برسد اذیت شده اید و تمایل دارید تنهایتان بگذارند، فروش سخت رخ داده است. در فروش نرم معمولاً به فروشندگان گفته می شود به منظور ایجاد تعامل با مشتریان و مقبول بودن برای آنها، خود را به جای آنها قرار دهند، و هرگز با پر حرفی و زیاده گویی مشتریان را آزار ندهند. و شما پس از مزه کردن ماست و شنیدن اینکه چقدر سالم است احتمال اینکه آنرا بخرید زیاد است و نیازی به توضیحات اضافی نیست. فروش شرکت Kim در سال گذشته بالای ۴۰ درصد بود. Jun Kim بنیانگذار شرکت ۲۵ نفره و یک میلیون دلاری اش می گوید: من فشار را از روی فروشندگان شرکت در این که مجبور باشند فروش داشته باشند بر می دارم. همه ی کارکنان او در واقع مشتریان سابق وی هستند که ماست اورا بسیار دوست داشتند. علیرغم اینکه Kim با کارکنان خود جلسات رسمی ندارد ولی به صورت روزانه با آنها کار می کند.
او به فروشندگانش آموزش می دهد که فقط به فروش فکر نکنند و تمام تلاش خود را بکنند و به مشتریان خدمت کنند. او وقتی مشاهده می کند کارمندان از مسیر کاری خود برای کمک به مشتریان خارج می شوند و به خوبی با دیگر کارکنان کار می کنند تا ۱۰۰ دلار به آنها پاداش می دهد. Kim می گوید: “ما سعی می کنیم بر روی مشتریان تمرکز کنیم و مطمئن شویم که تجربه ی خوبی از آمدن به فروشگاه ما در ذهنشان نقش بسته است، به طوری که احساس کنند پول خود را به گونه ای شایسته خرج کرده اند.

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir



womensoftselling
شما می بایست با مشتریان خود به خوبی رفتار کنید، بفهمید چه که می خواهند، به آنها اطلاعات مربوط به محصول خود را ارائه دهید، و در واقع چیزی را که خودتان به آن اعتقاد دارید و ارزش آن را می دانید به آنها بفروشید. همه ی آینها را باهم یکپارچه کنید و مردم را برای خرید ترغیب کنید اما تاکید می کنم نه بیش از حد!!!
خوب، این نوع از فروش، چیزی متفاوت است: مشتری محور یا فروش مشورتی. فروش مشتری محور یا مشورتی بر ایجاد محیطی که فشار کمی بر مشتری وارد می کند تاکید دارد و به فروشندگان اجازه می دهد تا به عنوان مشاور عمل کنند، اطلاعات ارائه کنند و نشان دهند که چگونه محصول یا خدمات آنها می تواند به حل مشکل مشتری کمک کند. در مورد ماست می تواند به سادگیِ راهنمایی کردن در طعم ماست باشد. هدف فروش مشتری محور، فقط افزایش فروش و خوشنامی برند نیست بلکه به جز آن هدفی دارد که آن خوشحال ساختن مشتریان از این که از شما خرید کرده اند است و ساخت زمینه ای برای آینده.
فروش مشورتی یا فروش نرم ریشه در تاریخ اولیه خرده فروشی دارد. وقتی که پدربزرگ و مادر بزرگ برای خرید از فروشگاه محل می رفتند، جایی که آنها احتمالاً نام فروشنده را می دانستند و او اقلام خود را معرفی کرده و قیمت را می گفت. اما هنر فروش کم فشار به مرور زمان در راه رسیدن به بازده های کلان گم شد. و در اواسط سال ۱۹۹۰ میلادی، شرکت های بزرگ متوجه شدند روابط خود را با مشتریان به خطر انداختند. و امکان تکرار فروش را با بیش از حد معامله گرا بودن سخت کرده اند. امروزه شرکت های بزرگ و کوچک در حال تجدید نظر در راه های فروش محصولات هستند. “ما در یک جامعه مصرفی زندگی می کنیم، اما تقریبا هیچ کس دوست دارد به او صرفاً چیزی فروخته شود ! این را آدریان میلر، بنیانگذار مؤسسه ی آموزش فروش آدریان میلر در بندر واشنگتن، نیویورک می گوید. مشتریان دوست دارند چیزی که شما در فروشگاه انجام می دهید را بخرند. “به عبارت دیگر، اشتباه است اکر فکر کنیم مشتریان به سادگی محصول یا سرویس را خریداری می کنند. آنها یک فرایند کلی را خریداری می کنند از جمله خدمات مشتریان، دانش فروشندگان و کیفیت تعاملی آنان که منجر به فروش می شود.

 

اگر تا کنون در فروشگاه اپل خرید کرده اید کمی با این نوع از فروش آشنایی دارید. در اپل، مشتریان می توانند از طریق صفحات نمایش، آخرین آیفون تولید شرکت را مشاهده کنند و از کمک های فنی رایگان بهره مند گردند. در فروشگاه کانتینر، فروشندگان در زمینه ی حل مسئله، خوشخویی، خلاقیت، و تجربیات توانا و آموزش دیده اند که بتوانند با مشتریان که اغلب زنانی با سن اواسط ۳۰ تا اواسط ۶۰ هستند، ارتباط برقرار کنند. به کارکنان فروش در حدود ۲۴۰ ساعت آموزش داده می شود در مورد مسائلی مانند نور و چگونگی touch در آیفون و دیگر محصولات. به جای پرداخت حقوق به صورت پورسانت، فروشندگان تمام وقت، سالانه حدود ۴۵۰۰۰ دلار، یعنی ۵۰ تا ۱۰۰٪، بیشتر از سایر خرده فروشان حقوق و دستمزد دریافت می کنند.

 

راه دیگر برای فکر کردن در مورد فروش مشتری محور یا همان فروش نرم، تجسم کل تجربه فروش، به عنوان یک نقشه است، K.Blonski مدیر سفر و برنامه های اوقات فراغت، و بازارهای خرده فروشی می گوید: با نقطه پایانی فروش شروع کنید و رو به عقب کار کنید. Blonski می گوید مشتریان بعد از خرید باید احساس خوشحالی کنند که در فروشگاه شما خرید کرده اند. آنها باید حس کنند که پول خود را به خوبی خرج کرده اند. همچنین باید احساس کنند که به آنها گوش داده شده و به نیازهایشان توجه شده است. هدف مدیریت کل تجربه مشتری است و این باعث می شود به طور واقع گرا انتظار داشته باشید یک مشتری برای کل زندگی با شما بماند.

فرآیند ایجاد یک فروش مشتری محور دارای چند مرحله ضروری است. اول ایجاد یک فضای دل انگیز است که احساس دعوت شدن را تداعی کند که در آن مشتریان به راحتی بتوانند فهرست و کالاها را بیابند. دوم، موضوع کارکنان فروش است که باید گرم و دلسوز بوده و در هنگام ورود به مشتریان خوشامد گویند و در صورت امکان آنها را با نام خطاب کنند و در نهایت، کارکنان فروش نیاز به ایجاد گفت و گو با مشتریان، ارائه ی محصولات و خدمات مرتبط با نیاز مشتری و ارائه ی محصولات دیگر در وقت مقتضی دارند.

 

در Yoforia، کیم فضای استقبال از مشتری را با مقدار زیادی از نور طبیعی بوجود آورد. او همچنین از یک پالت رنگ ساده (رنگ سفید و تلفیقی از رنگهای لیمویی و نارنجی) استفاده کرد. دکور مدرن است و و هیچ چیز، و نه حتی یک تبلیغ از فروشگاه بر روی دیوارها آویزان نیست. فروشگاه موسیقی پاپ معاصر و رقص پخش می کند. که مناسب مشتریان در سن دانشگاه و دبیرستان است. کیم می گوید “ما می خواهیم آنها بیایند و از فضای منحصر به فرد و سرگرم کننده ی ما لذت ببرند”
اما ایجاد محیط، به این معنا، آسان است. ولی آموزش کارکنان فروش که گرم و با توجه باشند و با ارائه خدمات بی نظیر باعث خرید مردم شوند، سخت است و این بخش بزرگی از آنچه برای ایجاد تجربه ای خوشایند در ذهن مشتری لازم است انجام شود است. برطبق تحقیق انجام شده توسط Stephen Hoch در سال ۲۰۰۹، استاد بازاریابی در دانشگاه پنسیلوانیا، تنها یک سوم از مصرف کنندگان گفتند در شش ماه گذشته تجربه ی خوبی از خرید داشته اند. و از میان آنها، در حدود دو سوم گفتند رفتار مؤدبانه یک فروشنده دلیل آن بوده است. همچنین پنجاه و پنج درصد به آشنایی کارکنان فروش با محصولات فروشگاه اشاره کردند.

Linsalata از یک سیستم دو لایه استفاده می کند: هر کس زمانی که وارد می شود مورد استقبال قرار می گیرد و به هر کسی که نزدیک پیشخوان می آید کمک فوری می شود و هر کسی که به سمت پیش خوان نمی آید در فضای آرام و خوشایند فروشگاه تنها گذاشته می شود. اگر یک مشتری به دنبال چیزی است که آن را در فروشگاه نمی یابد، کارکنان فروش هر تلاشی برای یافتن آن می کنند. Linsalata گزارش کارمندان خود را یک بار در هفته، در جلسه ای با صرف صبحانه در رستوران محلی دریافت می کند. در مورد اینکه کدام گل در دسترس است. از آنها انتظار می رود یادداشت برداری های خود را ارائه کنند، و به آنها که بیش از اهداف فروش ماهانه فروش کرده باشند و یا اقلامی که باید برداشته می شدند را فروخته باشند پاداش داده می شود.
این رویکرد خدمات به مشتریان در یکی از چهارشنبه های اخیر، در یک روز بسیار گرم در Linsalata آشکار بود، که در حال کمک به یک زن که به دنبال تزئیبات گل ارزان تر برای تشییع جنازه بودند. یا در همان زمان، کیم با حس دلسوزی با یکی دیگر از مشتریان مراجعه کننده مشغول بود “عروسی که با مادرش شب قبل 30 دقیقه بعد از تعطیلیبه فروشگاه آمده بود چرا که 3 روز دیگر عروسی او بود و با طراح گل سابق خود قرارداد را به هم زده بود. در همین حال، یکی از همکاران فروش با کمک راننده تحویل فروشگاه که نمی خواست گل رز جشن را در خانه خالی در یک روز گرم رها کند با کمک گوگل مپ یکی از مشتریانی که آن نزدیکی ها زندگی می کرد را پیدا کردند و با او مذاکره کردند وتصمیم گرفتند گل ها را به او تحویل دهند.

 

در Yoforia، کیم از فیس بوک برای ارتباط با مشتریان استفاده می کند و برای ساخت یک جامعه از پیروان وفادارتلاش می کند. به طور آنلاین، کیم از طعم های جدید صحبت می کند و ایده های جدید برای دسر را جویا می شود. اخیراً کسی پیشنهاد استفاده از دانه های انار همراه دسر انار را داد و کیم آن را عملی کرد. عده ای دیگر از این که فروشگاه عرضه ی شکلات تلخ را متوقف کرده ناراحت بودند و آنها دوباره آنرا در فروشگاه عرضه کردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۱
مدرس بازاریابی مدرس فروش

بیش فروشی / Up Selling

مدرس بیش فروشی Up Selling آموزش مدرس بیش فروشی Up Selling

مدرس فروش

بیش فروشی (up selling) یکی از استراتژی های معروف برای فروش بیشتر است به این معنی که فروشنده سعی می کند علاوه بر محصول و یا خدمت اصلی خود به خریدار محصولات و خدمات جانبی را نیز برای خرید بیشتر پیشنهاد دهد. استراتژی بیش فروشی اغلب باعث می شود که میزان فروش در کسب و کار شما به شکل قابل توجهی افزایش یابد. اجازه دهید نمونه هایی از بیش فروشی را برای شما مثال بزنم. بعنوان مثال فرض کنید شما قصد خرید یک تلویزیون را دارید و وارد مغازه ای برای خرید یک LED TV می شوید. پس از خرید فروشنده به شما پیشنهاد می دهد حال که تلویزیونی با این امکانات خریداری کرده اید بد نیست یک DVD Player هم خریداری نمایید. در واقع فروشنده در این هنگام سعی می کند تا وسایل جانبی که متناسب با تلویزیون خریداری شده توسط شماست را به شما پیشنهاد دهد. معمولاً سود بیشتر در فروش وسایل جانبی است و فروشنده با اینکار سود بیشتری را نصیب خود می کند.

 

برای اینکه بتوانید این استراتژی را در کسب و کار خود بکار ببندید ۹ راه را به شما پیشنهاد می دهیم:
۱) سعی کنید با مشتری صحبت کنید. هنگامی که مشتری به شما مراجعه می کند سعی کنید با لبخند با او باب گفتگو را باز کنید و از علایق پنهان او آگاه شوید. در اینصورت او به شما احساس نزدیکی می کند و شما پس از فروش محصول اصلی براحتی می توانید محصولات دیگرتان را نیز به او پیشنهاد دهید.

 

۲) محصولتان را بیشتر بشناسید. هر چقدر محصول خود را بیشتر بشناسید بهتر می توانید به مشتری کمک کنید که چه لوازم دیگری می تواند محصولی را که خریداری کرده است را کامل تر کند و کارایی آن را برای مشتری بیشتر کند. البته این مورد یکی از بدیهیات فروش است و اگر فروشنده ای شناخت کافی از محصول نداشته باشد معمولاً در فروش خود محصول نیز دچار مشکل می شود.

 

۳) توجه داشته باشید که مشتری چه محصولاتی را بیشتر نگاه می کند و یا به آنها توجه دارد. در اینصورت می توانید پیشنهادهای مشابهی به او بدهید. این اتفاق در کتاب فروشی جیحون در میدان انقلاب بارها و بارها برای من افتاده است. مثلاً وقتی فروشنده می بیند که من در قفسه کتابهای بازاریابی در حال جستجوی کتاب هستم پیشقدم شده و کتابهای جدید در این حوزه را به من پیشنهاد می دهد.

 

۴) هرگز میزان توانایی مالی مشتری را پیشاپیش حدس نزنید. بسیاری از فروشندگان متاسفانه دچار چنین اشتباهاتی می شوند و سعی می کنند از روی ظاهر خریدار حدس بزنند که او چقدر توان مالی دارد. اجازه دهید خود مشتری در مورد نوع کالایی که می خواهد بخرد تصمیم بگیرد. هنگامی که او تصمیمش را گرفت بعد شما می توانید وارد عرصه شده و بر اساس محصول خریداری شده سایر محصولات را نیز به او معرفی کنید و جداً از پیشداوری در مورد اینکه این مشتری توان خرید دارد یا نه خودداری نمایید.

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir



۵) وسایل جانبی یکی از مهمترین مواردی هستند که در استراتژی بیش فروشی بکار می روند. وقتی یک مشتری یک تبلت می خرد بسیار بعید است که پوشش محافظ و یا شارژر ماشین آن را خریداری ننماید. بنابر این همواره سعی کنید وقتی محصولی را ارائه می دهید تا انجا که ممکن است وسایل جانبی آن را نیز در فروشگاهتان برای عرضه به مشتری داشته باشید. در واقع می خواهم بگویم که هیچگاه سعی نکنید تک محصولی باشید.

 

۶) متفاوت فکر کنید. مشتری بخودی خود نمی داند که وقتی محصولی را خریداری می کند چه چیزهای دیگری در کنار آن می تواند برای او مناسب باشد. بعنوان مثال وقتی مشتری یک ساندویچ همبرگر سفارش می دهد شما می توانید به او نوشابه و یک ظرف سیب زمینی نیز پیشنهاد دهید.

۷) محصولات را در دست مشتری قرار دهید. این کار از نظر روانی بر روی مشتری بسیار تاثیر گذار است. وقتی شما خودتان محصولات بیشتری را در دست مشتری قرار می دهید از نظر روانی برای او بسیار مشکل خواهد بود تا بدون آنها از فروشگاه شما بیرون برود. البته این نکته نیز نباید ناگفته بماند که اینکار نباید توهین آمیز باشد و در واقع مشتری را بزور وادار به خرید بیشتر نمایید.

 

۸) فروش را بخوبی تمام کنید. سعی کنید هنگامی که محصولات مختلف را برای خرید به مشتری پیشنهاد کردید در هنگام تسویه حساب پای صندوق شیرینی و یا شکلاتی را به عنوان هدیه به او بدهید و سعی کنید وی را تا درب خروجی فروشگاه همراهی کنید در اینصورت این مشتری بارها و بارها از شما خرید می کند.

 

۹) مطمئن شوید که مشتری بهترین انتخاب را کرده باشد. این مسئله در فرآیند فروش بسیار مهم است که شما خرید مشتری را صحه بگذارید و به او بگویید که از این خرید پشیمان نخواهد شد و مطئن هستید که دیگران را نیز برای خرید به شما معرفی خواهد کرد. این گفتگو با مشتری باعث می شود که او از نظر روانی تحت تاثیر قرار بگیرد و دیگران را نیز برای خرید بیشتر به شما معرفی نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۹
مدرس بازاریابی مدرس فروش

مدرس فروشنده تاثیرگذار تدریس مدیریت در محل شرکت

دوره فروشندگی
فروشنده تاثیرگذار
هنگامی که به فروش فکر می کنید، ممکن است یک فروشنده یا یک بازاریابی که شب گذشته هنگام بازگشت از کارتان در هنگام گرفتار شدن شما در ترافیک با شما تماس گرفته است را به خاطر آورید. اما بدون توجه به جایگاه شغلی هر فرد در یک سازمان، آن فرد نیز ناخودآگاه در امر فروش سهیم است. به عنوان یک مدیر کسب و کار، شما ایده ها، خدمات و یا محصولات شرکت خود را به صورت روزانه به فروش می رسانید.

دانیل پینک، نویسنده کتاب جدید To Sell is Human: The Surprising Truth About Moving Others می گوید: “خوشتان بیاید یا نه همه ما در حال فروش هستیم.” همه روزه همه ی ما دیگران را متقاعد می کنیم، در آنها نفوذ می کنیم، تا به ما زمان، پول، توجه، یا فرصت بدهند.
برای موفقیت باید یک فروشنده تاثیرگذار باشید. اما امروزه فروشندگی به معنای آنچه در گذشته بود نیست.

پینک می گوید: “امروزه خریداران انبوهی اطلاعات را در اختیار دارند، و اغلب در مکالمه خود با فروشندگان، آگاهانه تر صحبت می کنند. این بدان معناست که فروشندگان نمی توانند کم اطلاع از محصول خود باشند و همچنین باید بسیار شفاف سخن بگویند.”
این تغییر اوضاع در جامعه امروزی، نیاز به نگرشی جدید برای فکر کردن در مورد چگونگی به فروش رساندن خدمات یا محصولات دارد.
برای فروش موثرتر به نکاتی که در زیر آمده است توجه کنید:

۱. در نظر داشته باشید که قبل از مذاکره فروش در چه شرایطی هستید.
قبل از اینکه یک ایده را برای یک شخص مهم یا سرمایه گذار معرفی کنید، ببینید که از نظر اعتماد به نفس در چه شرایطی هستید؟
اگر مثل اکثر مردم هستید و به خودتان بگویید، “من می توانم این کار را انجام دهم.” با این جمله احساس بهتری می کنید، اما عملکردتان به میزان کمی بهبود می یابد. و در عوض، بیایید و از خود بپرسید، آیا می توانم این کار را انجام دهم؟ حتی اگر با صدای بلند پاسخ خود را ندهید، این پرسش خود به خود در ذهن شما باعث پاسخ می شود. و در واقع تجربه گذشته و تخصص تان را به یاد شما می آورد.
پینک می گوید “پرسش از خود در واقع شما را برای رویارویی آماده می کند” و تأیید ناشی از پاسخ سوال خودتان، به شما کمک می کند تا حتی در صورت پاسخ منفی در ذهنتان، مثبت باقی بمانید.

۲. هدف خود را بر روی درک دیدگاه خریدار قرار دهید.
برای موفقیت در فروش یک محصول، خدمت یا یک ایده، نیاز به تلاش برای درک دیدگاه فرد مقابل دارید. پینک می گوید: “هنگامی که ما نقطه نظر شخص دیگری را درک می کنیم، در مذاکره با او مؤثرتر خواهیم بود” این بینش برای کاهش هر گونه نگرانی و ایجاد چارچوبی معنی دار برای ایده تان به شما قدرت می بخشد. پینک این نوع همسویی را ” همدلی اضافه” یا “empathy plus” می نامد. به این معنی که شما نیازمند درکی بیشتر از اینکه مخاطبانتان چگونه احساسی دارند هستید. پینک می گوید ” آنچه که آنها بدان فکر می کنند و منافع آنها را در نظر بگیرید”. پرداختن به این افکار و منافع مطمئن ترین راه برای ایجاد یک گام مؤثر در فروش است.
   مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


۳. به عنوان یک مشاور عمل کنید.
با اطلاعات زیادی که دردست داریم، گام مؤثر فروش در حال حاضر، محدود کردن گزینه ها است. مهارتی که در آن دسترسی به اطلاعات مطرح نیست، بلکه جمع آوری و شفاف سازی آن مهم است. به مخاطبان خود نشان دهید که درک می کنید آنها چه کسانی هستند، چه نیازی دارند و اینکه آنها را خوب می شناسید.
برای سفارشی کردنِ مناسب اطلاعات، ابتدا مشکلات یا نیازهای خریدار را شناسایی کنید. پینک می گوید” با سوالات و نه اظهارات شروع کنید” این کنجکاوی کمک می کند تا نقطه نظر آنها را درک کنید و بتوانید یک مشکل را شناسایی کنید که آنها نمی دانند آنرا دارند یا نمی دانند چطور آن را حل کنند. در واقع شما خود را تطبیق می دهید تا اینکه چیزی را تحمیل کنید.

۴. در صحبت کردن تعادل را حفظ کنید.
ما اغلب فکر می کنیم که افراد برونگرا، بهترین فروشندگان هستند، اما این چنین نیست. بهترین اشخاص مناسب برای فروش افرادی هستند که هر دو کیفیت برونگرایی و درونکرایی را دارا می باشند. در حالی که درونگرایان خیلی کم صحبت هستند و برونگرایان بیش از حد صحبت می کنند، اعتدال گراها حد متوسط را ​​دارند. آنها می دانند چه زمانی صحبت کنند و چه زمانی ساکت شوند، “پینک می گوید.” آنها در فروش فوق العاده خوب هستند”.
بسیاری از افراد متعادل هستند، و می توانند باز هم برای دستیابی به تعادل بیشتر تلاش کنند. اگر تمایل برونگرایی دارید، کمتر صحبت کنید و بیشتر گوش دهید، و اگر شما تمایل به درون گرایی دارید، بر روی اعتماد به نفس و صحبت کردن تان کار کنید. پینک می گوید “یک الگوریتم یا علم دقیق برای انجام آن وجود ندارد.” فقط باید از جایگاه خود مطلع باشید و سعی کنید به سمت مرکز آن (یا همان تعادل) بروید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۷
مدرس بازاریابی مدرس فروش

فروشنده درونگرا

 فیلم آموزش فروش فیلم آموزش فروشندگی مدرس فروش

مدرس فروش

در این نوشته من در مورد فروشنده درونگرا نکاتی را بیان می کنم که بسیار می تواند اگر فردی درونگرا هستید برای شما تاثیرگذار باشد.
با من در یک مهمانی دیدار می کنید و چیزهای زیادی برای گفتن ندارم… در پرواز های طولانی در کنارم نشسته اید و من ممکن است در کل سفر حتی یک کلمه هم با شما صحبت نکنم…
به این دلیل که من درونگرا هستم

شروع گفتگو با مردمی که نمی شناسم برای من آسان نیست. اما اگر مرا در یک گفتگوی ویدیویی در اینترنت، یک مصاحبه تلویزیونی و یا در یکی از سمینارهای خرید و فروش ببینید این را متوجه نخواهید شد. وقتی که از دانشگاه فارغ التحصیل شدم از رفتن به یک مصاحبه شغلی وحشت زده می شدم. در ۲۳ سالگی به مدت هفت سال در کار فروشندگی بودم و هرگز سلام گفتن به یک مشتری برایم راحت نبود.

همه ی ما می توانیم درونگرا و برونگرا باشیم و بستگی به شرایط دارد. من افرادی را می شناسم که می توانند به عنوان یک شخص برونگرا در یک مهمانی که خود میزبان آن هستند بنظر برسند، اما در یک مهمانی که در آن هیچ کس را نمی شناسند، درونگرا به نظر می رسند. به عنوان یک سخنران حرفه ای و مشاور، من به مواقع ارائه اطلاعات برونگرا و زمانی در سمینارها شرکت می کنم بسیار درونگرا هستم.

بنابراین، چگونه می توانیم در یک شرایط فروش به شخصی برونگرا تبدیل شویم وقتی که در حالت طبیعی با آن راحت نیستیم؟
پیشنهاد می کنم کارهای زیر را برای رسیدن به احساسی مطلوب در حوزه برونگرایی انجام دهید:

پرشور و حرارت باشید: من بسیار در مورد آنچه که به فروش می رسانم هیجان زده می شوم که باید آن شوق را با بقیه به اشتراک بگذارم. در مورد محصول و یا خدمات خود پرشور و هیجان باشید و به نشان دادن این هیجان و شوق دقت نظر داشته باشید.

هر روز، یک کاری که از آن ترس دارید را انجام دهید: این بسیار برای من مهم است چیزهایی که برایم راحت نیست را انجام دهم. شما باید شجاع باشید و دریک جایی با ترس خود مواجه شوید. ترسناک ترین چیزی که برای من وجود داشت ملاقات شخصی با مشتریان و مخاطبان بود. بنابراین این دقیقاً چیزی بود که من هر روز انجام می دادم که بر ترس خود غلبه کنم. این کار شجاعت را در من القا کرد، باعث شد خودم را باور کنم و به جای محدودیت ها روی امکانات تمرکز کنم.

روی چیزی که به خاطر آن مورد انتقاد قرار می گیرید پافشاری کنید: در زندگی و در کسب و کار، به خصوص فروش، اگر هرگز مورد انتقاد قرار نگیرید موفق نمی شوید. مواردی که مشتریان در مورد آنها به شما انتقاد می کنند را پیگیری کنید و آنقدر این پیگیری را ادامه دهید تا زمانی که شما را برای این پیگیری تان تحسین کنند. اگر شما محصول خود، شرکت و خود را باور دارید، پس مایل به اصرار و خطر برای آن موردی که مورد انتقاد قرار گرفته است باشید.

از کنار هر کس رد می شوید سلام کنید: من از رد شدن از کنار یک فرد بدون اعتنا به او امتناع می کنم و خودم را وادار می کنم در چشمان او نگاه کنم و سلام بگویم. این کارگویی یک عضله ایجاد می کند که مرا قادر می سازد هر زمان تصمیم می گیرم به شخصی برونگرا تبدیل شوم، چه در یک تماس برای فروش یک محصول و یا وضعیت های دیگر.

تفاوتهای افراد را مشاهده کنید: پس از یک سری از تماسهای فروش شکست خورده ممکن است این را به همه ی مخاطبین خود تعمیم دهید. چیزی که باید انجام دهید این است که یک لحظه به این فکر کنید که چقدر مردم از یکدیگر متفاوت هستند. این باعث می شود فکر نکنید بقیه ی مخاطبین هم مانند کسانی که با آنها برخورد داشتید رفتار خواهند کرد.

   مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


خودتان را وادار به حضور در جمع کنید: قدم به بیرون از منزل و دفتر کار خود گذارید تا بتوانید با مردم معاشرت کنید. هنگامی که من به یک شهر جدید می روم، بار ها و بارها به همان مکان می روم تا زمانی که احساس راحتی کنم و هر کس که آنجاست را بشناسم. من همین کار را با بچه هایم انجام دادم، آنها را هر روز صبح به یک فروشگاه مواد غذایی آوردم تا زمانی که آنها بتوانند با کارکنان آنجا مانند خانواده خود صحبت کنند.

برنامه های عمومی و سخنرانی ترتیب دهید: تنها راه راحت صحبت کردن با مردم سخنرانی در مقابل تماشاگران است. به یک گروه حمایتی بپیوندید که در آن هر کس یاد می گیرد چگونه در مقابل دیگران صحبت کند.

مشغول بمانید: هنگامی که شما به طور مداوم در حال فعالیت باشید وقتی برای احساس ناراحتی کردن ندارید. شما باید درخواست کمک کنید، کمک دهید و با مردم صحبت کنید چون شما مرتباً در حال اجرا از یک جلسه فروش و یا رویداد به بعدی هستید. بنابراین، مداوم حرکت کنید.

افراد دیگر را در فروش کمک کنید: هر زمان چند روز بدون اینکه برای خودم فروشی داشته باشم سپری می کنم، به دیگران کمک می کنم که فروش کنند. چون این راه بسیار خوبی برای خارج شدن از خودتان است. پس از چندین شکست، فروشنده می تواند درونگرا و اضطراب شود اما با کار کردن با مشتریان یک شخص دیگر و اینکه در آن زمان شما چیزی برای از دست دادن ندارید احساس آرامش و اعتماد به نفس شما برگردانده می شود و زمانی که برای شخص دیگری فروش می کنید امتیاز آن شامل حال شما هم می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۵۳
مدرس بازاریابی مدرس فروش

مهم‌ترین مشکل مشتری خود را شناسایی کرده و سپس حل کنید

 

  مدرس فروش مشکل مشتری استاد فروش سخنران فروشمدرس فروش

شاید توضیح خیلی زیادی به‌عنوان مقدمه نتوان به عبارت استفاده‌شده در عنوان این مقاله اضافه کرد. به‌نوعی می‌توان گفت کل فرایند فروش و بازاریابی در این ‌یک فکر خلاصه می‌شود که مشکل مشتری خودتان را شناسایی کرده و حل کنید. زمانی که امور به بیراهه می‌روند، درواقع زمانی است که مشتری بالقوه شما موفق به شناسایی این موضوع که مشکلی دارند که شما می‌توانید آن را حل کنید، نمی‌شوند یا اینکه راه‌حل ارائه‌شده از طرف شما راه‌حل مناسبی نیست.

 

سناریو اول: شما راه‌حل دارید، مشتری شما هم مشکلی دارد

موضوع در این حالت خیلی ساده است، و عملاً تمام‌شده است. البته مسئله همیشه هم به این سادگی نیست، اما زمانی که نیروهای کیهانی (عوامل ناشناخته) به ‌صف می‌شوند، در موارد معدودی شما ممکن است راه‌حل مناسب برای رفع آن‌ها را در اختیار داشته باشید و آن‌ها هم درواقع تمایلی برای پرداخت در قبال راه‌حل شما داشته باشند. در این حالت هر دو طرف راضی و خوشحال خواهند بود.

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

سناریو دوم: شما راه‌حلی دارید، اما مشتری شما متوجه نیست که با مشکلی روبرو است

متأسفانه این حالتی است که به‌دفعات دیده‌شده و نسبت به سناریو قبل از فراوانی بسیار بیشتری برخوردار است. به‌طورکلی کارآفرینان اغلب مشغولیت بسیار زیادی دارند و فرصت و توان کافی برای یافتن راه‌حل برای تمامی این مشکلات را در اختیار ندارند. بنابراین این می‌تواند یک فرصت فوق‌العاده برای شما ایجاد کند. یعنی شما تنها نیاز به تبدیل کردن این مشتری بالقوه به یک فروش یا خریدار محصولات و خدمات خودتان دارید.

 

مشتری

 

مانع اول: ارتباط برقرار کردن یا عبور از دربان

بسته به اینکه ابعاد و اندازه یک کسب‌وکار چقدر باشد، عبور کردن از بخش پذیرش یا حتی منشی تلفنی (پیام‌گیر، تلفن گویا و . . .) یکی از مراحل سخت است یا اگر صاحب کسب‌وکار مشغله خیلی زیادی داشته باشد، برقراری تماس مستقیم با وی تمام‌کننده است که البته در عمل غیرممکن به نظر می‌رسد. خوشبختانه امروزه از طریق برقراری ارتباط با صاحبان کسب‌وکار از طریق شبکه‌های اجتماعی می‌توان برخی از این مشکلات و موانع را به‌راحتی کنار زد. سعی کنید آن‌ها را از طریق شبکه‌های مجازی توییتر، فیس‌بوک، لینکداین دنبال کنید و ببینید آیا امکان برقراری تماس مستقیم یا حتی از طریق معرفی توسط یک واسطه وجود دارد؟ از طریق این شبکه‌ها حداقل یک مسیر مستقیم برای جلب‌توجه آن‌ها به دست آورده‌اید که در صورت علاقه‌مندی آن‌ها می‌توانید از همین طریق اقدام به پیگیری و ادامه دادن ارتباطات بعدی کنید. البته شما می‌توانید از طریق روش‌های برقراری تماس مستقیم یا ارسال ایمیل به‌طور برنامه‌ریزی نشده هم امکان برقراری تماس با آن‌ها را امتحان کنید، اما امروزه روش‌های مختلف برای فیلتر کردن این تماس‌ها بسیار زیاد و ساده‌شده است که ممکن است موجب مانعی در این راه برای شما شوند.

 

مانع دوم: معرفی راه‌حل یا راهکار خودتان به‌صورت شفاف و مشخص

زمانی که برای اولین بار تماس برقرار شد، نوبت به معرفی موضوعی می‌شود که بر اساس آن شما راه‌حلی برای یکی از مشکلات آن کسب‌وکار ارائه می‌کنید که آن‌ها درواقع ممکن است از وجود این مشکل هم بی‌خبر باشند. ترجمه کردن یا برگردان سخنان و ایده شما در قالب روش‌های ملموس برای آن‌ها که موجب صرفه‌جویی در زمان و پول برای آن‌ها می‌شود، ساده‌ترین راه برای آگاه ساختن آن‌ها نسبت به راه‌حل شماست. اینکه شما چگونه با آن‌ها صحبت می‌کنید و منظور خود را به آن‌ها می‌رسانید، بستگی به فاکتورهای مختلفی ازجمله اطلاعات شما دارد – اما اگر موفق به انتقال منظور خود مبنی بر چگونگی کمک راه‌حل پیشنهادی شما به آن‌ها شوید، خیلی سریع‌تر به موضوعات مالی و . . . می‌رسید، مشروط به اینکه به‌خوبی و با دلایل منطقی بتوانید به آن‌ها ثابت کنید که پیشنهاد شما چگونه قادر به کاهش هزینه‌ها و یا افزایش درآمدهای آن‌هاست.

 

سناریو سوم: آن‌ها یک مشکل‌دارند و شما هم راه‌حلی برای آن در اختیاردارید، اما این راه‌حل پایدار و کامل نیست

گاهی اوقات راه‌حل پیشنهادشده از طرف شما خوب و مناسب است – اما لزوماً بهترین پیشنهاد ممکن برای مشکل یا مسئله مشتری شما نیست. در این صورت شما باید تلاش بیشتری برای هماهنگ کردن و منطبق ساختن راهکار پیشنهادی با آن مورد خاص انجام دهید که میزان این تلاش بستگی به میزان عدم هماهنگی راهکار موردنظر با آن مسئله خاص دارد. این عدم هماهنگی ممکن است در رابطه با قیمت پیشنهادی شما باشد یا مثلاً شما خدمات الف و ب را می‌توانید ارائه کنید، ولی قادر به ارائه خدمت ج نیستید و این در حالی است که مشتری شما هر سه این خدمات را باهم نیاز دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۲
مدرس بازاریابی مدرس فروش

ده چیزی که نباید به مشتری عصبانی بگوییم

 

  دوره فروشندگی دوره ویزیتوری دوره فروش

دوره فروشندگی

زمانی که مشتری عصبانی است، نیاز به توجه و درک بیشتری پیدا می‌کند. فرض کنید پولی را که با هزاران زحمت به دست آورده‌اید برای محصولی هزینه کرده‌اید که نیاز شمارا برآورده نمی‌کند. این وضعیت اندکی طول نمی‌کشد که هر آدم بسیار خونسردی را بر سر کوچک‌ترین مسائل تبدیل به آدمی بسیار عصبانی تبدیل کند. کنار آمدن و مدیریت کردن چنین مشتری تنها بابیان نکات و موارد صحیح و درست نمی‌شود، بلکه به‌شدت باید توجه داشته باشید که دراین‌بین حرف یا کلام اشتباهی از دهان شما خارج نشود.

 

در ادامه مطلب به مطالب و مواردی اشاره می‌کنم که هرگز نباید به یک مشتری ناراحت و عصبانی بگوئید و البته به دلایل آن‌هم اشاره می‌کنم و سپس به نکاتی مبنی بر چگونگی جلب‌توجه و علاقه مجدد وی اشاره می‌کنم:

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

10- هرگز نگویید “می تونید چند دقیقه صبر کنید؟”

در مقابل بگوئید، “متأسفانه باید چند دقیقه صبر کنید، چون …”

مشتریان عصبانی زمانی بر صبر کردن در اختیار ندارند، آن‌ها زودتر مراجعه کرده و در حال انتظار برای حل مشکل خودشان هستند. علاوه بر این قدرت قضاوت مشتریان عصبانی تحت تأثیر شرایط بد آن فضا قرار داشته و هرقدر بیشتر صبر کنند، شرایط بدتری پیدا می‌کنند.

 

9- هرگز نگویید ” متأسفم، اما . . .”

در مقابل بگوئید، “در رابطه با … از شما عذرخواهی می‌کنم.”

گفتن کلمه “متأسفم”، در لحظه موجب رفع مسئله و مشکل نمی‌شود. چرا درواقع مشتری ممکن در آن لحظه به شما بگوید، “متأسفم، مشکلی را حل نمی‌کند”، همچنین استفاده از کلمه “اما” موضوع قبلی را تقریباً تمام‌شده نشان داده و موجب آغاز یک موضوع و بحث دیگر می‌شود. اگر عذرخواهی می‌کنید، آن را با تمام متانت انجام دهید.

 

مشتری عصبانی

 

8- هرگز نگویید “خونسرد باشید.”

در مقابل بگوئید، “امیدوارم این موقعیت را درک کنید.”

بدترین کاری که تحت این شرایط می‌توانید بکنید، دستور دادن به مشتریان خودتان است. از بی‌اهمیت جلوه دادن یا مجبور کردن مشتری به اتخاذ تصمیمی ناخواسته خودداری کنید. چراکه این برخورد موجب بروز عکس‌العملی از طرف وی می‌شود. در عوض، از زبان و کلامی استفاده کنید که نشان‌دهنده درک شما از وضعیت بوده و وضعیت راکمی آرام کند.

 

7- هرگز نگویید، “اشتباه از طرف بخش حسابداری بوده است.”

در مقابل بگوئید، من بابت . . . عذرخواهی می‌کنم.”

زمانی که تقصیر را بر گردن یک بخش دیگر از سازمان می‌اندازید، در عمل با رفتار خود نشان می‌دهید که سازمان از انسجام و نظم و سازمان‌دهی مناسبی برخوردار نبوده و در عمل حرفه‌ای نیست. کارکنان بخش خدمات مشتریان باید به‌خوبی از نحوه پذیرش انتقاد و برخورد با آن آگاه باشند.

 

6- هرگز نگویید، “بر اساس سیاست کاری ما . . .”

در مقابل بگوئید، “به دلایل امنیتی، حقوقی یا . . .”

زمانی که اشتباهی رخ می‌دهد، مشتریان عصبانی تمایلی به شنیدن چیزی در مورد سیاست‌ها یا قوانین شما ندارند. سیاست‌ها برای برقرار بودن و مدیریت سازمان وضع‌شده و نباید از آن‌ها برای مخفی کردن اشتباهات سازمان استفاده کرد. در همین زمان، باید توجه کنید که چطور می‌توانید سیاست‌های خودتان را با زبان ساده برای وی تفهیم کنید.

 

5- هرگز نگویید، “”تقصیر من نیست.”

در مقابل بگوئید، “اجازه دهید ببینم چه‌کاری می‌توانم انجام دهم.”

درک وضعیت مشتری در این موقعیت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. زمانی که تقصیر را از طرف خود برمی‌دارید و تقصیری متوجه خودتان نمی‌دانید، در عمل خودتان را از وضعیت و مشکل مشتری دور کرده و مسئولیتی در این رابطه بر عهده نمی‌گیرید، که در عمل چیزی نیست که تمایل به انجام آن داشته باشید، خصوصاً زمانی که آن‌ها عصبانی هستند.

 

4- هرگز نگویید، “از من می‌خواهید چه‌کاری انجام دهم؟”

در مقابل بگوئید، “نظرتان در رابطه با . . . چیست؟”

نشان عدم اطمینان اصلاً گزینه خوبی در این شرایط نیست. در عوض، پیشنهاد‌هایی را مطرح کنید و اگر پیشنهادی به ذهنتان نمی‌رسد، از مشتری بخواهید به شما بگوید دوست چه چیزی برای وی انجام دهید و در صورت امکان حتماً آن را برای وی عملی کنید. پشتیبانی خوب از مشتری همه و همه در رابطه با رسیدن به توافقی مطلوب بین شما و مشتری خودتان است.

 

3- هرگز نگویید، “اجازه دهید شمارا به مدیر وصل کنم!”

در مقابل بگوئید، “ما می‌توانیم . . .  را بکنیم و . . . را به‌رایگان در اختیار شما قرار دهیم.”

تقصیر یا مسئولیت را به مدیر خودتان واگذار نکنید. با این کار نه‌تنها از طریق اجبار وی به تکرار خواسته و مشکل خودش برای مدیر، به شعله آتش خشم مشتری افزوده‌اید، بلکه وی عدم توانایی خود در رفع مشکلات و مسائل پیش‌آمده در بخش خودتان را نشان داده‌اید.

 

2- هرگز نگویید، “اگر صادقانه بخواهم بگویم . . . “

در مقابل بگوئید، هیچ‌چیزی لازم نیست بگوئید!

اگر این بار واقعاً قرار باشد صادقانه رفتار کنید، آیا چیزی وجود دارد که مانع از صداقت شما در نوبت‌های بعدی باشد؟

1- هرگز از زبان طعنه‌دار و انتقاد و . . . استفاده نکنید.

اولین چیزی که تحت هیچ شرایطی نباید به آن اشاره‌ای داشته باشید، چیزی است که ممکن است از آن برداشت طعنه‌آمیز یا اهانت‌بار شود. به یاد داشته باشید، که یا با ایمیل یا از طریق در حال رفع مشکل مشتری خود هستید و درهرصورت بیش از 90% ارتباط شما غیرکلامی است. به عبارتی یعنی در اینجا لحن صحبت و نگارش و حتی رنگ قلم شما می‌تواند تعیین‌کننده باشد حس شمارا انتقال دهد. پس در یک‌کلام قبل از هر حرکتی فکر کنید.

به یاد داشته باشید، زمانی که به توافقی با مشتری خود دست پیدا کردید، ارائه پیشنهادی فراتر از توافق قبلی شما بسیار حیاتی است، مثلاً یک تخفیف!!! این‌گونه مشتری عصبانی شما خوشحال شده و می‌توانید وی را به یک طرفدار وفادار یا نماینده خود تبدیل کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۹
مدرس بازاریابی مدرس فروش

آنالیز رفتار مصرف‌کننده با 12 پرسش ساده و چگونگی انجام آن – بخش اول

 مدرس ویزیتوری استاد ویزیتوری سخنران ویزیتوری تدریس ویزیتوری

مدرس ویزیتوری فروشندگی

  

آنالیز رفتار مصرف‌کننده به دلیل وجود فاکتورهای تأثیرگذار بسیار زیاد کار بسیار سخت و دشواری است. بااین‌وجود، اگر شما این 12 پرسش ساده و پایه را مطرح کنید، بعدازآن پیش بردن کار ساده‌تر می‌شود. این 12 پرسش به شما در ایجاد یک پروفایل از مصرف‌کننده خودتان کمک می‌کند و انواع مختلف از مشتریانی را که محصول شمارا می‌خرند را مشخص می‌کنند و همچنین تأثیراتی که موجب انجام خرید از طرف آن‌ها می‌شود را هم مشخص می‌کند.

 

1- چه کسانی محصولات یا خدمات شما می‌خرند؟

مرد است، زن است، بچه است، فقیر است، ثروتمند است یا اصلاً دقیقا مشخص کنید که چه نوع مشتری اقدام به خرید محصولات شما می‌کند. ابتدا باید ایده و برداشتی کلی از مشتری ایده آلی داشته باشید که می‌خواهید وی را هدف خرید تبلیغات خودتان قرار دهید.

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

2- چه کسی تصمیم نهایی برای انجام خرید را اتخاذ می‌کند؟

گاهی اوقات ممکن است خرید توسط کسی انجام شود که تصمیم خرید از آن وی نیست. به‌عنوان‌مثال، برای یک دفتر کار ممکن خدمات طراحی داخلی بسیار شیک و مناسبی خریداری شود، اما تصمیم برای خرید اجزاء و جزئیات این طراحی توسط معمار یا طراح داخلی اتخاذشده باشد.

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

3- چه کسی بر تصمیم نهایی برای انجام خرید تأثیرگذار است؟

بهترین مثال از تأثیرگذاران بر تصمیم خرید بچه‌ها هستند. یک پدر ممکن است کالایی را بر اساس تصمیم مادر خانواده بخرد، اما تأثیرگذار اصلی در این خرید کودک خانواده است که یک‌چیز خاص یا یک اسباب‌بازی خاص را طلب کرده است. بنابراین، شرکت‌های تولیدکننده اسباب‌بازی همواره به تبلیغ بر روی کانال‌های تلویزیونی مخصوص کودکان اقدام می‌کنند تا آن‌ها را تبدیل به تأثیرگذاران خودشان کنند.

 

آنالیز رفتار مصرف‌کننده

 

4- تصمیم خرید چگونه اتخاذ می‌شود؟

با توجه به مثال فوق در رابطه با کودکان، کودک پس از دیدن تبلیغ موردنظر سراغ مادر خودش می‌رود و درخواست داشتن چیزی را مطرح می‌کند. مادر سپس در این رابطه به پدر خانواده می‌گوید یا خودش مستقیماً خرید را انجام می‌دهد. ازاین‌رو، فرایند به این شکل است که تأثیرگذار بر تصمیم‌گیرنده تأثیر می‌گذارد و سپس خرید انجام می‌شود. این ترتیب منظم در اتخاذ تصمیم خرید باید توسط کارشناس بازاریابی شناخته‌شده باشد.

 

5- چرا مشتری خرید می‌کند؟

نیازهای مشتری که بر اساس وی اقدام به خرید می‌کند، چه مواردی است؟ در مورد بالا، یک مادر در حال خرید اسباب‌بازی برای کودک خودش است. در مثال طراحان خرید که اقدام به خرید جزئیات اجرای طراحی می‌کردند، مشتری خواهان داشتن یک دفتر کار زیبا بود. بنابراین هر مشتری در حال خرید یک محصول به دلیل یا دلایل خاصی است و شما می‌توانید رفتار مصرف‌کننده بر اساس چرایی خرید آن‌ها تحلیل و یا آنالیز کنید.

 

6- چرا مصرف‌کننده یک برند را نسبت به دیگری ترجیح می‌دهد؟

بهترین تحلیل و آنالیز رفتار مصرف‌کننده زمانی است که ما فرایند تصمیم‌گیری وی را آنالیز می‌کنیم. تعدادی از مصرف‌کننده گان تمایل خاص خودشان نسبت به برند را دارند. اگر چرایی ترجیح یک برند توسط مشتری نسبت به یک برند دیگر را آنالیز کنید، ویژگی‌ها و خصوصیاتی را پیدا می‌کنید که مشتری ترجیح می‌دهد و درنتیجه بر آن اساس نسبت به یک برند تمایل بیشتری دارد.

 

7- مشتریان برای خرید برند موردنظر خود به کجا مراجعه می‌کنند؟

آیا آن‌ها محصول را به‌صورت آنلاین خرید می‌کنند یا اینکه از طریق یک فروشگاه محلی و به‌صورت فیزیکی اقدام به خرید می‌کنند؟ درواقع، آیا آن‌ها مثلاً از 10 عرضه‌کننده مختلف استعلام قیمت می‌گیرند و سپس یکی از آن‌ها را انتخاب می‌کنند؟ اینکه روش خرید یک برند توسط مشتری چگونه است، مطالب بسیار زیادی در مورد اینکه این مشتری برای خرید آن برند تا کجا می‌خواهد پیش برود را برای ما روشن می‌سازد. این جنبه از رفتار مصرف‌کننده برای هر مشتری متفاوت است و اطلاعاتی را در رابطه با آنالیز رفتار مصرف‌کننده در اختیار ما قرار می‌دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۷
مدرس بازاریابی مدرس فروش

خرید درمانی چیست و چه راهکارهایی برای آن متصور است؟

 استاد فروش استاد فروشندگی استاد ویزیتوری

استاد فروش

  

خرید درمانی واژه‌ای است که برای اشاره به خریدن کالاها یا خدمات به‌منظور بهتر شدن خلق‌وخو، بالا بردن اعتمادبه‌نفس یا اجتناب از یک موقعیت استرس‌زا یا افسرده کننده استفاده می‌شود. این رفتار در جوامع مدرن بسیار رفتار عادی و معمولی در نظر گرفته می‌شود و در صورت در نظر گرفتن حالت اعتدال و میانه‌روی لزوماً مضر تلقی نمی‌شود. خرید درمانی وسواسی عموماً به حالتی از خرید کردن افراطی گفته می‌شود که دیگر تبدیل به‌نوعی اعتیاد شده باشد و به‌خودی‌خود می‌تواند نشانه‌ای از افسردگی شدید و مشکلات روانی باشد که البته موجب به جا ماندن حجم انبوهی از قرض و بدهی برای فرد معتاد به خرید می‌شود.

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

از زمان طراحی و معرفی خدمات خطوط اعتباری، فرایند خرید کردن به‌طورکلی بسیار ساده‌تر شده و البته دیگر آن‌چنان هم مبتنی بر نیاز نیست. مردم خرید می‌کنند تا فقط همواره طبق مد روز باشند، دیگران را تحت تأثیر قرار دهند یا حتی بر احساسات و حس و حال خود تأثیر بگذارند. بخش عمده‌ای از کالاها و همچنین اثربخشی تبلیغات موجب می‌شود که این پیام به خریدار منتقل شود که خرید کردن موجب سرگرمی و رضایت بخشی است و علاوه بر آن می‌تواند موجب تأمین نیازها و خواسته‌های فرد در خرید ضروریات زندگی شود. فرهنگ خرید کردن به‌عنوان یک فعالیت را می‌توان به‌نوعی عامل به وجود آورنده مفهوم خرید درمانی دانست.

 

خرید درمانی

 

افرادی که به دنبال خرید درمانی هستند اغلب در پی بهتر کردن حس و حال و بهبود زندگی خودشان هستند، حتی اگر این وضعیت به‌طور موقتی باشد. این روش می‌تواند شیوه‌های مختلفی به خود بگیرد، که هم تأثیرات منفی و هم مثبت از خود بجای می‌گذارند. برخی از مردم به‌منظور جایزه دادن به خودشان مثلاً برای کاهش وزن، گرفتن یک ارتقاء شغلی یا کسب یک نمره عالی اقدام به خرید می‌کنند. افرادی که در یک رابطه غیر رضایت‌بخش قرار دارند، ممکن است به‌منظور بهتر کردن خلق‌وخو خودشان در استفاده از این روش زیاده‌روی کنند یا حتی باهدف عصبانی کردن یک شخص خاص دیگر اقدام به هزینه کردن بیش‌ازحد پول نمایند. بااین‌وجود عده‌ای هم هستند که به‌منظور فرار از استرس روزانه زندگی از خرید کردن لذت می‌برند؛ مشکلات محل کار، امتحانات پیش رو یا یک موقعیت سخت در خانواده همه و همه پس از داشتن یک وقفه کوتاه و قدری خرید کردن قابل مدیریت‌تر به نظر می‌رسد.

 

خرید درمانی اغلب شامل خرید اقلامی برای مصرف شخصی می‌شود. خرید انواع لباس، لوازم برقی، گجت ها و یا حتی محصولات زیبایی همگی نمونه‌هایی از کالاهایی هستند که ممکن است موجب بهتر شدن حس و حال شده و رضایت فوری برای وی ایجاد کند. برخی مردم ممکن است از خرید کالاهای لوکس و گران‌قیمت لذت ببرند، درحالی‌که برخی دیگر ممکن است احساس بهتری از گرفتن یک تخفیف یا مواجه‌شدن با فروش استثنایی در ایام خاص تعیین شده برای بازاریابی و فروش یک‌قلم کالا داشته باشند.

 

خط مرزی بین خرید درمانی تفننی و اعتیاد به خرید قدری تار و نامشخص است. افرادی که به این روش اعتیاددارند، اغلب بهبود وضعیت حس و حال خود برای کوتاه‌مدت را در عوض عواقب بلندمدت این خریدهای غیرضروری می‌پذیرند. بدون در نظر داشتن یک بودجه واقع‌گرایانه، مردم به‌سرعت ممکن است اقدام به هزینه کردن زیاد بودجه و حتی روی آوردن به کارت‌های اعتباری و به تعویق انداختن پرداخت‌های خود کنند، اما اغلب با این کار خود درزمانی که بهره‌ای به بدهی کارت اعتباری آن‌ها افزوده می‌شود، درمجموع مبلغ بیشتری را به شرکت اعتباری خودپرداخت می‌کنند. بدتر از همه اینکه، هزینه کردن بیش‌ازحد درواقع می‌تواند موجب افزایش دادن یا شدت دادن به میزان استرس و ناخشنودی افراد شده و درنهایت منجر به اضطراب بیشتری نسبت به اثر مثبت این‌گونه خریدها داشته باشد.

 

افرادی که به خرید کردن اعتیاددارند ممکن است پیش از نابود کردن اعتبار، پس‌انداز و آینده خود نیاز به مشاوره‌های اقتصادی و روان‌شناسانه داشته باشند. باوجوداینکه در نظر گرفتن این افراد به‌عنوان افرادی دور از دسترس و بی‌ارزش ساده به نظر می‌رسد، این افراد اغلب خودشان با درد و رنجی واقعی سروکار داشته و تصور می‌کنند که هیچ راه فرار دیگری غیر از خرید کردن برای آن‌ها متصور نیست. از طریق روش‌های درمانی حرفه‌ای و داشتن نظم و انضباط، افراد معتاد به خرید می‌توانند بر مشکلات خودشان فائق بیایند و راه‌حل‌های جدیدی برای کاستن و رها شدن از درد و رنج‌های خود پیدا کنید.

 

به‌منظور استفاده کردن از روش خرید درمانی بدون ایجاد بدهی یا رفتن به سمت حالت اعتیاد، فرد باید خطوط راهبردی خاصی برای خودش در نظر بگیرد. مثلاً باید یک بودجه ماهانه برای این کار در نظر بگیرد و به آن وفادار باشد یا اینکه استفاده از روش خرید درمانی را برای خود تنها محدود به زمان‌هایی از سال‌نمایند که مصادف با تخفیف‌های ویژه هستند.

 

اگر هیچ بودجه اضافی برای هزینه کردن‌های اضافی وجود ندارد، در پی یافتن راه‌های دیگری از دادن پاداش شخصی یا ارتقاء خلق‌وخو خودتان باشید. یک پیاده‌روی طولانی‌مدت یا یک دوش آب گرم می‌تواند به برخی از مردم در کم کردن استرس آن‌ها کمک کند. مثلاً برنامه‌ای برای معاوضه کمد لباس‌های خودتان با دیگر دوستان خودتان تنظیم کنید. کتاب‌های دست‌دوم و قدیمی خودتان را به یک کتاب‌فروشی دست‌دوم‌فروشی برده و به‌طور کتابخانه خودتان را مجموعه جدیدی از کتاب‌ها تعویض کنید و . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۵
مدرس بازاریابی مدرس فروش

نردبان وفاداری مشتری و چگونگی استفاده از آن

 

  استاد فروش استاد فروشندگی استاد ویزیتوری

استاد فروش

دو حقیقت کلی در رابطه با جذب و نگهداری مشتری وجود دارد که در حوزه بازاریابی بیش از هر چیزی به آن اشاره می‌شود و اصطلاحا از آن تحت عنوان نردبان وفاداری مشتری یاد می شود.

 

1- بر اساس بودجه بازاریابی مصوب، شما به چیزی در حدود 30 برابر بودجه بیشتر برای جذب یک مشتری جدید از طریق روش‌های سنتی تبلیغات نسبت به جذب مجدد یک مشتری قبلی برای خرید مجدد نیاز دارید.

 

2- اغلب کسب‌وکارها در حدود 5% یا حتی کمتر از این مقدار از بودجه بازاریابی خودشان را برای مشتریان موجود و فعلی صرف می‌کنند، و این در حالی است که حدود 95% از بودجه آن‌ها برای تلاش جهت جذب مشتریان جدید صرف می‌شود.

 

باوجوداینکه جامعه کنونی در طی 20 سال گذشته به‌طور پیوسته توسعه پیداکرده است و در این مدت مشتری همواره در مرکز توجه کسب‌وکارها قرار داشته، اغلب کسب‌وکارها هنوز درک درستی از قدرت مشتری ندارند. به‌منظور کمک به آن‌ها جهت درک ارزش وفاداری مشتری و همچنین فرآیندهای مرتبط با کسب وفاداری آن‌ها، محققین به مفهوم نردبان وفاداری مشتری دست پیداکرده‌اند که از آن در برخی از منابع تحت عنوان نردبان برندینگ نام‌برده می‌شود.

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

اساساً نردبان وفاداری مشتری شامل 5 مرحله اصلی می‌شود که این 5 مرحله مبتنی بر علاقه مشتری نسبت به شرکت یا محصول آن است.

 

نردبان وفاداری مشتری

 

1- علاقه‌مند

اولین مرحله از نردبان وفاداری مشتری، علاقه‌مند شدن مشتری است که شامل هر فردی می‌شود که تبلیغی از شمارا می‌خواند را چیزی در مورد آن می‌شنود، نگاهی به یکی از بروشورهای شما می‌اندازد یا به‌نوعی با یکی از تبلیغات و روش‌های ترفیعی شما آشنا می‌شود. به‌عبارت‌دیگر این مرحله شامل هر فردی است که تبلیغی از شمارا دیده یا به‌نوعی با شرکت شما در ارتباط بوده است.

 

2- مشتری بالقوه

این مرحله یا بخش شامل افرادی می‌شود که درواقع توجه خاصی به تبلیغ یا پروموشن فراهم‌شده توسط یک شرکت نشان می‌دهند. آن‌ها درواقع دومین و احتمالاً، ازنقطه‌نظر فروش، مهم‌ترین بخش از نردبان وفاداری مشتری هستند؛ چراکه همین افراد هستند که در مرحله به مشتری تبدیل می‌شوند.

 

3- مشتریان

افرادی که در این بخش وارد می‌شود، درواقع همان افرادی هستند که مشتری نامیده شده و به این معنا که از شرکت موردنظر خریدی را انجام می‌دهند، حال این خرید خواه یک محصول یا یک خدمت باشد.

 

4- مشتری ثابت

این بخش از نردبان درواقع بخشی است که مشتریان بیشتر شکل یافته، در آن وارد می‌شوند؛ چراکه معرف آن دسته از مشتریانی است که برای نوبت دوم اقدام به خرید می‌کنند. این وضعیت تنها در حالتی روی می‌دهد که خدمت یا محصول ارائه‌شده به مشتری برابر با انتظارات مشتری باشد.

 

5- وفادار

این بخش معرف مشتری است که موجب تبلیغات رایگان برای محصولات یا خدمات یک شرکت می‌شود. بازاریابی دهان‌به‌دهان عموماً از طریق وفاداران به شرکت انجام می‌پذیرد.

 

در بین این 5 دسته نام‌برده شده، تکنیک‌ها و فعالیت‌های خاصی وجود دارد که می‌تواند به هر کسب‌وکاری در رابطه با کسب وفاداری مشتری کمک کند. بین بخش اول نردبان وفاداری مشتری و بخش سوم آن‌که شامل مشتری است، کسب‌وکار مربوطه باید تلاش‌های خودش را صرف کسب بازار و تبدیل علاقه‌مندان به مشتری نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۲
مدرس بازاریابی مدرس فروش

هفت گام تقسیم بازار – فرایند بخش‌بندی بازار – بخش دوم و پایانی

 

  

در بخش اول از این ضمن اشاره به اهمیت تقسیم بازار خصوصا برای بازاریابی کسب و کارهای کوچک، اشاره کردیم که بر اساس دیدگاهی این فرایند به 7 مرحله تقسیم بازار می شود که همه نسبت به یکدیگر دارای ارزش یکسان و برابری هستند. در بخش اول با بررسی 3 مرحله نخست، چهار مرحله را در این بخش ادامه می دهیم:

 

4- آیا بخش موردنظر سودآور است – خوب حالا تا این مرحله شکل‌های مختلفی از تقسیم بازار را به‌منظور شناخت میزان جذابیت آن‌ها موردبررسی قرار داده‌اید. از بین بخش‌هایی که در مرحله سوم معرفی شدند، فکر می‌کنید کدام بخش‌ها بیشترین جمعیت از مخاطبین را در اختیار شما قرار می‌دهند؟ و اینکه از بین این بخش‌ها کدام‌یک دارای بیشترین سودآوری برای شما جهت استفاده در مرحله چهارم است. این مرحله نیز یک‌قدم دیگر از هدف‌گذاری در فرایند بخش‌بندی به‌حساب می‌آید.

    مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

مثال – صاحب رستوران ایتالیایی که در مراحل قبلی به آن اشاره کردیم به این نتیجه می‌رسد که وی قادر به کسب میزان بالایی از سود از محل جمعیت افراد میان‌سال است، اما در حال حاضر سودآوری قابل قبولی از محل جمعیت جوانان و نوجوانان کسب نمی‌کند. جوانان غذاهای آماده یا همان غذای فوری را ترجیح داده و علاقه به ارتباط اجتماعی و معاشرت با دوستان خوددارند. بنابراین عموماً سفارش اندکی داشته، ولی زمان بسیار زیادی به اشغال کردن میز رستوران اختصاص می‌دهند و ازاین‌رو میزان سودآوری رستوران را به‌شدت کاهش می‌دهند. بنابراین مالک رستوران چه‌کاری می‌تواند در این رابطه انجام دهد؟ زمانی که به این نتیجه می‌رسد که یکی از گروه‌های هدف مشتریان از سودآوری کمتری برخوردار است، چه عکس‌العملی باید انجام دهد؟ اجازه دهید پاسخ به این سؤال را در مرحله بعدی پیدا کنیم.

 

تقسیم بازار

 

5- جایگاه‌یابی برای بخش موردنظر – زمانی که سودآورترین بخش را بر اساس مراحل مطرح‌شده تقسیم بازار که شرح داده شد پیدا کردید، سپس نیاز به جایگاه‌یابی محصول خود در ذهن مصرف‌کنندگان دارید. قصد ندارد به‌طور کامل و دقیق در رابطه با موضوع جایگاه‌یابی برای محصول خودتان در اینجا چیزی بگویم، چراکه پیش‌ازاین مقالاتی در این رابطه در سایت آی بازاریابی منتشرشده که شمارا به خواندن آن‌ها دعوت می‌کنم. اما به‌طور خیلی خلاصه می‌توانم بگویم که مفهوم اصلی و اساسی در این رابطه این است که یک شرکت نیاز به ایجاد یک ارزش برای محصولات خودش در اذهان مشتریان و مصرف‌کنندگان دارد.

 

اگر شرکتی بخواهد که مشتریان محصولات آن‌ها را خریداری کنند، ارزش ارائه‌شده از طرف آن‌ها به شرکت چیست؟ ذهنیت مشتری یا مصرف‌کننده نسبت به آن‌ها چیست؟ پس از انجام خرید جایگاه خرید در ذهن مصرف‌کننده کجاست؟ پیش‌ازاین ارزش محصول در نظر مشتری چگونه بوده و اکنون او چه ارزشی برای محصول قائل است؟ پاسخ به‌تمامی این سؤال‌ها درمجموع یعنی شناسایی جایگاه محصول در ذهن مشتری یا مصرف‌کننده و به‌منظور کامل کردن فرایند تقسیم بازار، شما باید جایگاهی در ذهن مصرف‌کننده در اختیار داشته باشید.

 

مثال – در نمونه مطرح‌شده در بالا دیدیم که مالک رستوران آمریکایی گروه مشتریان جوان را برای رستوران خودش غیر سودآور در نظر می‌گرفت. پس وی چه‌کاری در این رابطه انجام می‌دهد؟ این فرد این بخش از مشتریان خودش را چگونه مخاطب تبلیغات و محتوای خودش قرار می‌دهد؟ پاسخ خیلی ساده است. او خیلی راحت می‌تواند یک شعبه رستوران غذای فست فود یا همان غذای آماده در کنار رستوران ایتالیایی خودش باز کند. چیزی که انتخاب می‌افتد، این است که باوجود تعدد رستوران‌های فست فود در آن منطقه، اما رستوران فست وی تنها رستورانی است که دقیقاً در کنار خودش یک رستوران دیگر برای سرو غذاهای ایتالیایی هم در اختیار دارد و ازاین‌رو هم گروه جوانان و نوجوانان و هم گروه افراد میان‌سال قادر به استفاده و لذت بردن از خدمات این رستوران هستند. به عبارتی وی موفق به کسب سود از هر دو گروه و ایجاد ذهنیتی مثبت در بین تمامی گروه‌های مشتریان موجود در این منطقه جغرافیایی خودش شده است.

 

6- توسعه بخش موردنظر – تمام بخش‌های مختلف شناسایی‌شده از مشتریان باید قابل مقیاس باشند. بنابراین اگر شما بخشی را پیداکرده‌اید، آن بخش باید کاملاً قابلیت توسعه و رشد برای کسب‌وکاری که آن را انتخاب کرده است باشد. اگر مثلاً بخش انتخاب‌شده خیلی تخصصی باشد، مطمئناً در مدت‌زمانی مشخص این کسب‌وکار با مشکلاتی مواجه شده و دچار کمبود ازنظر تعداد مشتری یا کاهش فروش و … می‌شود. بنابراین توجه به قابل توسعه و رشد یافتن بخش موردنظر به‌عنوان یک مرحله مانده به مرحله آخر دارای اهمیت بوده که باید به آن توجه ویژه‌ای شود.

 

در مثال فوق، مالک رستوران ایتالیایی بهترین فرایند را در دست دارد – به عبارتی می‌توان گفت در اینجا تصمیم دائر کردن یک شعبه عرضه‌کننده غذای فست فود در کنار رستوران غذاهای ایتالیایی خودش دارد. وی در تصمیم‌گیری خودش از ترکیب دو شکل از تقسیم‌بندی بازار یعنی تقسیم بازار بر اساس معیار سنی و جمعیت‌شناسی و همچنین معیار جغرافیایی گرفته است. حالا وی باید به بخش‌های جغرافیایی دیگر توجه داشته باشد و در پی توسعه همین شکل از کسب‌وکار و با همین مفهوم در آن مناطق باشد و کسب‌وکار خودش را توسعه دهد. به‌طور طبیعی با توسعه بیشتر وی قادر به کسب سود بیشتر هم است.

 

7- استفاده از بخش‌بندی بازار در استراتژی بازاریابی خودتان – زمانی که بخشی از بازار را پیدا کردید که ازنظر شما سودآور و قابل توسعه یافتن بود، شما طبیعتاً نیاز به ترکیب کردن و استفاده از آن بخش در استراتژی بازاریابی خودتان دارید. تصور می‌کنید برندهایی مثل مک‌دونالد یا کِی اِف سی چگونه به چنین رستوران‌های زنجیره‌ای در حوزه غذاهایی آماده تبدیل شدند؟ آن‌ها از فرایندی بسیار روشن برای تقسیم بازار خود استفاده کردند که بر اساس آن پیدا کردن مناطق سودآور برای هدف قرار دادن بسیار آسان شد.

 

با لحاظ کردن مراحل تقسیم بازار، بخش‌های شما کاملاً روشن و واضح شده و به‌راحتی قادر به منطبق ساختن استراتژی‌های مختلف بازاریابی بر روی بخش‌های مختلف انتخاب‌شده از بازار خواهید بود. در مراحل بعدی قادر به تغییر دادن و بهینه ساختن محصولات، داشتن بالاترین قیمت ممکن، ارتقاء بهبود و فرایند توزیع و مکان توزیع و درنهایت تبلیغ و ترویج محصول خود برای مشتریان هدف هستید و به همین ترتیب فرایند تقسیم بازار ساده و ساده‌تر می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۵۹
مدرس بازاریابی مدرس فروش