مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش آموزش فروشمدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش آموزش فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش آموزش فروش

مدرس فروش

بهزاد حسین عباسی استاد مدیریت مدرس مدیریت       مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت  مدرس مدیریت استاد مدیریت آموزش مدیریت تدریس مدیریت   

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش

مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس فروش معلم فروش بهزاد حسین عباسی دوره فروش آموزش فروش

استاد بهزاد حسین عباسی مدرس فروش استاد فروش سخنران فروش تدریس بازرایابی

استاد فروشندگی مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی تدریس فروشندگی
مدرس فروش استاد فروش

مدرس فروش استاد فروش آموزش بازاریابی

مدرس فروشندگی استاد فروشندگی آموزش فروشندگی

آموزش فروشندگی آموزش بازاریابی

آموزش فروش آموزش فروشندگی

مدرس فروش مدرس مارکتینگ

مدرس فروش مدرس فروشندگی

آخرین مطالب

اجلاس کشوری مدیریت ارتباط با مشتری بهزاد حسین عباسی

ضرورت مشتری مداری و یادگیری مهارت‌های فروش

اجلاس کشوری مدیریت ارتباط با مشتری بهزاد حسین عباسی 

اجلاس کشوری مشتری مداری

تهیه و تنظیم : حسام فرقانی

امروزه در دنیای کسب و کار رقابت به سرعت در حال گسترش است. این رقابت تبدیل به جنگی بر سر کیفیت و مشتری شده است. در این جنگ قواعد بازی نیز روز به روز در حال تغییر است. مشتریان هر روز نسبت به گذشته داناتر شده و انتظارات آن‌ها به شدت در حال افزایش است. کوچکترین غفلتی منجر به نارضایتی مشتری ، قطع ارتباط او با ما و جذب او توسط رقیبان می شود و این در واقع شکستی بزرگ برای کسب و کار ماست و تداوم این شکست ها منجر به مغلوب شدن در جنگ و مرگ کسب و کار ما خواهد شد. در واقع می توان گفت مشتری به عنوان کسی که حیات کسب و کار ما به او وابسته است مهمترین سرمایه سازمان ما به شمار می رود و امروزه حفظ و افزودن به این سرمایه اولویت اصلی سازمان های پیشرو در بازار است. حال ببینیم چگونه می توان این سرمایه بزرگ راحفظ نموده و به آن افزود؟ برای جواب دادن به این سوال ابتدا باید مشتری را بشناسیم و نیاز های واقعی او را درک کنیم.

 

مشتری کیست؟

در زیر چند تعریف معمول از مشتری ارایه شده است:

§         در فرهنگ بازار، مشترى فردى است که توانایى و استعداد خرید کالا و یا خدمتى را داشته باشد، که این توانایى و استعداد به صورت توأم در فرد بروز کرده و انتخاب و عمل خرید انجام مى پذیرد. در این دیدگاه، مشترى فرد هوشمند و دانایى است که درباره تأمین نیازهاى خود به خوبى مطالعه و بررسى مى کند و با ارزش‌گذارى و درنظر گرفتن امکانات و استعداد خود به انتخاب مى پردازد.

§         مشتری دلیل اصلی شاغل بودن ماست.

§         مشتری کسی است که دستمزد مارا پرداخت می‌کند.

 

درحرفه ما مشتری مهمترین هدف است، او به ما نیاز ندارد بلکه ما به او نیاز داریم. مانع کار ما نیست، او هدف و مقصود ماست.  با کار ما بیگانه نیست بلکه قسمتی از آن است. با خدمتی که به او عرضه می‌کنیم لطفی نکرده ایم، که او با فرصتی که می‌دهد به ما لطف می‌کند.

مهاتما گاندی

 

فقط یک رئیس وجود دارد: مشتری..... .

 او می تواند با خرج کردن پول‌هایش در جای دیگر به راحتی سبب اخراج افراد از رئیس هیأت مدیره تا رده‌های پایین‌تر شود.

(سام والتون- موسس فروشگاه‌های زنجیره‌ای والمارت)

 

 

نیاز واقعی مشتری چیست؟

مهمترین نیاز های یک مشتری را می توان به ترتیب ذیل نام برد:

§         احترام

§         ظاهری آراسته و رفتاری مناسب توسط فروشندگان

§         وجود کالا یا خدمات مطابق با نیاز و خواسته او

§         کیفیت مناسب کالا و خدمات

§         قیمت و بهای مناسب کالا و خدمات

§         صرف حداقل زمان در دریافت کالا و خدمات

§         امکان دستیابی مشتریان به رده های بالاتر و مدیران

§         بها دادن به پیشنهادات مشتریان در جهت بهبود محصول، خدمات و ...

 

جوابگویی به کلیه نیازهای فوق رضایت مشتری را حاصل می کند و رضایت مشتری رمز پایداری او برای سازمان خواهد بود. در واقع کسب رضایت مشتری همان مشتری مداری است که ماموریت اصلی سازمان های مشتری مدار می باشد.

 

سازمان مشتری مدار : سازمانی است که هدف آن پیش گرفتن درخواست های مشتریان در مسائلی که بیشترین ارزش را برای آنها داراست می باشد و رضایت مشتری را سرمایه خود و ضامن برگشت سرمایه سازمان می دانند.

 

حال به نظر شما چه کسانی در یک سازمان در مشتری مداری و کسب رضایت مشتری دخالت دارند؟

برای جواب به این سوال بیایید یک سازمان را به یک تیم فوتبال تشبیه کنیم. همانطور که در گل زدن و برنده شدن تیم فوتبال همه افراد از مدیر، مربی تیم و بازیکنان تا مسئول تدارکات تیم نقش داشته و هر یک مسئولیتی را ایفا می کنند در یک سازمان نیز همه افراد سازمان از مدیر عامل تا نگهبان در کسب رضایت مشتری نقش دارند و باید مشتری مدار باشند.

زنندگان گل در یک سازمان چه کسانی هستند؟

در واقع خط حمله یک سازمان، واحد فروش و مهاجمان i سازمان، فروشندگان آن هستند و در نهایت کسب رضایت مشتری همچون گل زدن در فوتبال با مهارت این افراد حاصل می‌شود. بنابراین یادگیری مهارت های فروش و مشتری مداری امری ضروری و مهم برای نیروهای فروش سازمان به عنوان مهمترین حلقه زنجیره افراد سازمان در کسب رضایت مشتری می باشد.

 

یک فروشنده حرفه ای چه مهارت‌هایی را باید بداند؟

در دنیای کسب وکار رقابتی امروز که مشتری حکم با ارزش ترین دارایی یک سازمان است یک فروشنده حرفه‌ای برای جذب و نگهداری یک مشتری نیازمند کسب مهارت‌های ذیل می باشد:

§         مهارت‌های ارتباطی در فروش حضوری

§         مهارت‌های بازاریابی تلفنی

§         مهارت‌های ایجاد ارتباط با مشتری از طریق اینترنت

§         روانشناسی مشتری

§         اصول مذاکرات در فروش

§         روش های اداره کردن جلسات فروش

§         روش های معرفی محصولات

§         روش های خاتمه فروش

§         روش های مدیریت اعتراضات مشتریان

 

خصوصیات یک فروشنده موفق چیست؟

§         توانایی فروختن

§         تمایل به کسب درآمد

§         ظاهری خوب واراسته

§         مقبولیت نزد عموم مردم

§         توانایی بالا در سخنوری

§         تبحر لازم در نوشتن

§         غرور شغلی، حرفه ای و سازمانی

§         مهارت‌های ایجاد ارتباط با سایرین

§         صداقت و امانت داری

§         توانایی جلب سایرین

§         نیاز به کسب موفقیت

§         اهمیت دادن به سایرین و محیط اطراف

§         حافظه خوب

§         ظرفیت کار سنگین

§         دور بودن از احساسات و منطقی بودن

§         صبر و حوصله

§         سلامتی جسمانی

§         ریسک پذیر

§         دور اندیش

§         توانایی مشورت دادن به دیگران

§         قوه خلاقیت

§         قابلیت پیروزی بر ترس

§         تمایل و قابلیت بهبود وضعیت موجود

§         شوخ طبعی

§         نگرش مثبت

§         خود اتکایی

§         قابلیت انتقاد از خود

   مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


 

حال که اهمیت مشتری مداری و کسب رضایت مشتری برای سازمان مشخص گردید و دانستیم که فروشندگان سازمان کلیدی‌ترین افراد در برخورد با مشتری و کسب رضایت او می باشند بهتر نیست هر چه سریع‌تر در مسیر تجهیز فروشندگان‌مان به مهارت‌های فروش و مشتری مداری گام برداریم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۲۰
مدرس بازاریابی مدرس فروش

بازاریابی نوین|متد های علمی و عملی فروش



جدید ترین متد های فروش و بازاریابی

چگونه طوفان فکری ایجاد کنیم ؟

چگونه طوفان فکری ایجاد کنیم   مدرس فروش   استاد فروش

مدرس فروشندگی

روش طوفان فکری یک ابزار شناخته شده است که به شما در ایجاد راه حل های خلاقانه برای یک مسأله کمک می­کند . روش طوفان فکری به ویژه هنگامی بسیار مفید است که شما بخواهید سنت­ شکنی کنید و الگوهای تفکر تثبیت شده را تغییر دهید طوری که بتوانید به روشی نو به همه چیز بنگرید . همچنین به شما کمک می­کند بر بسیاری از مسائلی فائق آئید که حل گروهی مسأله را به یک پروسه­ ی بی نتیجه و نارضایت­بخش تبدیل می کنند . اگر تیم شما از این روش استفاده کند می­توانید از انواع تجارب اعضای تیم بهره بگیرید و در حل مسأله از آن استفاده نمائید . با این کار ، ایده­ های بسیاری بدست می­آید یعنی شما می­توانید راه حل های بهتری برای مسأله­ ای که با آن روبرو هستید بدست آورید . همچنین روش طوفان فکری به شما کمک می­کند از اعضای تیم برای راه حلی که در نهایت انتخاب می­شود  نظر بخواهید (راه حلهایی که آنها خود ارائه داده­ اند.) دیگر اینکه از آنجا که روش طوفان فکری جالب است به اعضای تیم کمک می­کند با یکدیگر متحد شوند و در محیطی مثبت و پر ثمر مشکلات را حل کنند .


چرا از روش طوفان فکری استفاده می­کنیم ؟

حل گروهی مسأله به روش قدیمی با مشکلات بسیار همراه است . افراد گروه که اعتماد به نفس بالایی دارند بر اعضای ضعیف­تر گروه مسلط میشوند و اعضایی که اعتماد به نفس پائینی دارند ، از اینکه به خاطر بیان آزادانه­ ی ایده­ هایشان مورد استهزاء قرار گیرند می­ترسند . برخی نیز برای مطابقت داشتن با نظرات گروه تحت فشار قرار می­گیرند و یا به دلیل احترامی که برای افراد برتر و مسئول قائلند ، خود را کنار می­کشند . به این صورت روش گروهی حل مشکل اغلب بی نتیجه و غیر مؤثر خواهد بود .


در مقابل روش طوفان فکری محیطی آزاد فراهم می­سازد که در آن همه تشویق می­شوند شرکت کنند و نظر بدهند. نظرات متفاوت مورد استقبال قرار می­گیرند و بسیاری از مشکلات حل گروهی مسئله رفع خواهد شد. از همه­ ی شرکت کننده­ ها خواسته می­شود به طور کامل و عادلانه نظر دهند و افراد آزادند انواع راه حل­های جدید و خلاقانه را برای مسائلی که با آنها مواجه­ اند طرح کنند .


روش طوفان فکری:

شیوه­ ی اولیه برای روش طوفان فکری توسط مدیر شرکت تبلیغاتی مادیسون اونیو، « آدکس اسبورن » در دهه­ ی ۱۹۵۰ ابداع شد . از آن زمان محققان بسیاری به این تکنیک پرداختند و مشکلاتی را در آن شناسایی کردند.


مراحل ذکر شده در اینجا آن تحقیقات را مد نظر قرار داده است  یعنی شیوه­ ی گفته شده کمی متفاوت با شیوه­ ی اصلی است که توسط اسبورن ابداع شد .


طوفان فکری چیست؟

روش طوفان فکری، ادغام یک شیوه­ ی غیر رسمی و راحت با تفکر خلاق برای حل مسأله است . ابتدا از افراد خواسته می­شود به نظرات و اندیشه­ هایی برسند که حتی ممکن است در ابتدا کمی غیر عاقلانه به نظر آیند . هدف این است که برخی از این ایده­ ها را بتوان به صورت راه حل­های خلاقانه ارائه داد تا مشکل را حل کرد ، یا به ایده­ های بیشتر و جدیدتری رسید . در این شیوه هدف این است که همه­ ی افراد شرکت داشته باشند و برای این کار برای افراد انگیزه ایجاد می­شود تا راه های تفکر معمولی خود را کنار بگذارند .


بنابراین در حین جلسات روش طوفان فکری نباید از ایده­ ها انتقاد شود . شما سعی کنید احتمالات را در نظر بگیرید و فرضیات غلط در مورد محدودیت­های مشکل را از میان بردارید . قضاوتها و آنالیز در این مرحله مانع از ایده­ سازی خواهد شد . فقط در پایان جلسه­ ی طوفان فکری می­توان به ارزیابی نظرات پرداخت یعنی زمانی که با استفاده از روشهای قراردادی ، راه حلهایی یافت شده است .


طوفان فکری فردی:

اگرچه روش طوفان فکری در ایده­ سازی اغلب مؤثرتر از روش معمولی حل مشکل توسط گروه است ولی مطالعات بسیار ثابت کرده که وقتی افراد به تنهایی از روش طوفان فکری استفاده کنند ایده ­های بیشتر و باکیفیت تری به دست می آورند تا زمانی که گروهی از افراد به طوفان فکری بپردازند.


شاید دلیل آن این باشد که در گروه ها ، افراد همیشه نمی­توانند از اصول و قواعد روش طوفان فکری پیروی کنند و رفتارهای بد در گروه به صورت پنهان وجود دارد . ولی دلیل اصلی این است که افراد به نظرات دیگران بیشتر توجه می­کنند و خود ایده­ ای طرح نمی­کنند ( همه منتظرند دیگران نظر دهند ) و یا وقتی منتظرند نوبت آنان شود که صحبت کنند ، این ایده ­ها را فراموش می­کنند.


وقتی شما  به تنهایی به طوفان فکری می پردازید ایده های متنوع تری به فکرتان میرسد. تا زمانی که در یک گروه نباشید، شما نگران نظرات و ایده­ های افراد دیگر نخواهید بود و بنابراین می­توانید آزادانه نظرات جدیدی را ارائه دهید . برای مثال ممکن است ایده­ ای که تردید داشتید آن را در یک گروه مطرح کنید ، در یک طوفان فکری فردی ، به ایده ای استثنایی وخارق العاده تبدیل شود . همچنین مجبور نیستید صبر کنید دیگران ساکت شوند تا شما ایده­ های خود را مطرح کنید .


اما وقتی به تنهایی به طوفان فکری می پردازید، شاید نتوانید به اندازه کافی ایده­ را پرورش دهید زیرا تجربه دیگر اعضای گروه را ندارید که کمکتان کند.


طوفان فکری گروهی :

روش طوفان فکری گروهی برای به کار گرفتن تجارب و خلاقیت همه­ ی اعضای گروه در مورد یک مسأله بسیار مؤثر است .هنگامی که  اعضای گروه در سطح یک ایده گیر می کنند ، خلاقیت و تجربه­ ی یک عضو دیگر میتواند آن ایده را یک پله بالاتر ببرد. بنابراین روش طوفان فکری گروهی ایده­ های عمیقتری را در مقایسه با روش طوفان فکری فردی پدید خواهد آورد .


مزیت دیگر روش طوفان فکری گروهی این است که به افراد دخیل کمک می­کند احساس کنند در راه حل نهایی نقش داشته­ اند و به افراد یادآوری می­شود که اشخاص دیگر نیز می توانند ایده­ های خلاقانه­ ای طرح کنند.


دیگر اینکه ، روش طوفان فکری سرگرم کننده و جالب است و یک راه عالی برای ساختن تیم است !


روش طوفان فکری در یک گروه ممکن است برای افراد با خطراتی همراه باشد . پیشنهادات با ارزش ولی عجیب در نگاه اول ممکن است احمقانه به نظر برسند . به همین دلیل لازم است همه ­ی جلسات را به دقت مدیریت کنید طوری که ایده­ ای از دست نرود و مشکلات معمول در حل مسأله گروهی خلاقیت را نابود نسازد .


چگونه می­توان از این ابزار استفاده کرد ؟

شما غالباً می­توانید با ادغام طوفان فکری فردی و گروهی به بهترین نتایج برسید و با مدیریت دقیق این فرآیند و پیروی از قوانینی که در اینجا گفته می شود بهترین نتایج را به دست آورید. به این طریق افراد را وا خواهید داشت که بدون مزاحمت و حواس پرتی بر موضوع تمرکز ­کنند، به حداکثر ایده­ هایی که می­توانید به آنها برسید می رسید و  احساس جالب داشتن یک تیم منسجم را خواهید داشت که پس از برگزاری موفقیت آمیز یک جلسه ­ی طوفان فکری حاصل خواهد شد !


برای برگزاری مؤثر جلسه­ ی روش طوفان فکری این کارها را انجام دهید :

 محیطی راحت برای جلسه پیدا کنید و آنرا برای جلسه آماده نمائید .


 یک نفر را برای نوشتن نظراتی که در جلسه مطرح می شوند در نظر بگیرید. این ایده ­ها باید به صورتی نوشته شوند که در دسترس همه باشند و همه بتوانند به آنها مراجعه نمایند . بر اساس شیوه ­ای که می­خواهید به کار ببرید می­توانید ایده­ ها را روی فلیپ چارتها و یا روی وایت­برد بنویسید و یا از کامپیوتر مجهز به دیتا پروژکتور استفاده کنید .


 اگر افراد به کار گروهی عادت ندارند ، از یک فعالیت مناسب برای به اصطلاح گرم کردن و صمیمی تر کردن آنها با هم استفاده کنید .


 مسأله ­ای را که می­خواهید حل کنید به روشنی بیان کنید و معیاری را برای راه حل در نظر بگیرید . برای همه کاملا روشن سازید که هدف جلسه بدست آوردن ایده­ های فراوان ( تا حد ممکن ) است.


در ابتدای جلسه به افراد زمان کافی بدهید تا به تنهایی تا جایی که می توانند ایده های بسیاری را بوجود آورند.


 از افراد بخواهید ایده­ های خود را مطرح نمایند و به همه فرصت یکسان و برابر برای این کار بدهید .

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir

 افراد را تشویق کنید ایده های دیگران را تکمیل کنند یا از ایده­ های افراد دیگر استفاده کنند و ایده های جدیدی ارائه دهند .


رفتاری مشتاقانه و غیر انتقادی را در میان اعضای گروه تشویق نمائید و سعی کنید همه در اظهار نظر سهیم شوند حتی ساکت­ترین اعضای گروه .


هیچکس نباید در جلسه انتقاد کند و یا نظر دیگران را ارزیابی کند . انتقاد،  هنگامی اعضای گروه نظر می­دهند نوعی احساس خطر را برای آنها به وجود می­آورد. این انتقاد خلاقیت را نابود می­کند و مانع از ادامه روان جلسه­ ی خوب طوفان فکری می­شود .


 اجازه دهید روش طوفان فکری برای افراد سرگرم کننده باشد . آنها را تشویق کنید تا حتی­ الامکان نظرات بیشتری را مطرح کنند. این نظرات ممکن است عملی و یا حتی غیرعملی باشند . از خلاقیت و نوآوری استقبال کنید !برای مدت طولانی نباید یک ­سری افکار خاص حاکم باشد. حتماً باید نظرات مختلف و گوناگون طرح شوند و هر یک از ایده­ ها کاملا بررسی شوند .


 در یک جلسه­ ی طولانی ، به قدر کافی زمان استراحت در نظر بگیرید طوری که افراد بتوانند همچنان تمرکز داشته باشند .در صورت امکان ، بهتر است افراد شرکت کننده در روش طوفان فکری از رشته­ های گوناگون باشند و در رشته­ های مختلف تحصیل کرده باشند. این کار موجب می­شود تجربه­ های گسترده­ای در جلسه حضور داشته باشند و جلسه  خلاقیت بیشتری داشته باشد. اما گروه بسیار بزرگی تشکیل ندهید ، گروههایی که بین ۵ تا ۷ نفر عضو دارند بهترین نتایج را دربر خواهند داشت .


خلاصه:


روش طوفان فکری راهی مؤثر و سودمند برای رسیدن به راه حلهای بنیادی برای مسائل است البته تا زمانی که بخوبی مدیریت شود . در فرآیند روش طوفان فکری اصلاً از ایده ­ها انتقاد نمی­شود و افراد کاملاًٌ آزادند که نظرات جدید و خلاقانه­ای مطرح کنند .این موضوع سبب می­شود جلسات روش طوفان فکری تجربه­ ی لذت­بخشی را برای افراد به همراه داشته باشد که برای نزدیک ساختن اعضای گروه بسیار عالی است .استفاده از روش طوفان فکری می­تواند افراد را به راه حلها متعهد سازد زیرا آنها خودشان در یافتن این راه حلها سهیم بوده­ اند .بهترین روش برای روش طوفان فکری ، ادغام روش طوفان فکری فردی با گروهی است . در روش طوفان فکری گروهی باید قوانینی وضع شوند تا کار راحت­تر انجام شود .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۵۰
مدرس بازاریابی مدرس فروش

ازاریابی پارتیزانی یا چریکی


تهیه و تنظیم: هاجر ایزدیار

فروش پارتیزانی یا چریکی    مدرس فروش    استاد فروش 

مدرس فروشندگی

بازاریابی پارتیزانی که در فارسی به بازاریابی چریکی نیز موسوم است برگردان عبارت Guerrilla Marketing است. واژه Guerrilla به معنی پارتیزان است. بازاریابی پارتیزانی توسط جی کنراد لوینسون در کتابی با عنوان بازاریابی پارتیزانی در سال ۱۹۸۲ ارائه شد. بازاریابی پارتیزانی روشی نامنظم و غیرمعمول در انجام فعالیت های ترفیعی بر مبنای یک بودجه بسیار کم است. چنین ترفیعات و پیشرفتهایی گاهی اوقات به گونه ای طراحی می شوند که مخاطب هدف، حتی از وجود آنها بی اطلاع است و این ترفیعات نوعی بازاریابی پنهان یا سری است.


اصول بازاریابی پارتیزانی


بازاریاب پارتیزانی باید خلاق باشد و روشهای نامنظم و غیرمعمول ارتقا و پیشبرد را طراحی وتدبیرکند. او باید کلیه ارتباطات و تماسهای خود را، چه حرفه ای و چه شخصی به‌کارگیرد و نیز شرکت ومحصول آن را آزمون کند و به دنبال منابع تبلیغاتی باشد. بسیاری از اشکال تبلیغ، می توانند بسیار ارزان و آزاد باشند.

لوینسون، اصول زیر را به عنوان زیربنای بازاریابی پارتیزانی شناسایی می کند:

- بازاریابی پارتیزانی به طور ویژه در کسب و کارهای کوچک کاربرددارد.

- بازاریابی پارتیزانی باید بر مبنای روانشناسی انسانی باشد تا تجربه، قضاوت و حدس یا گمان.

- سرمایه گذاریهای اولیه در بازاریابی به جای پول باید زمان، انرژی و قوه تخیل یا تصویرسازی ذهنی باشد.

- آمار و ارقام اولیه برای اندازه گیری کسب و کار، میزان سود است نه فروش.

- بازاریاب نیز باید بر تعداد روابط جدید ایجادشده در هر ماه تمرکزکند.

- به‌جای سعی در راستای تنوع بخشی از طریق ارائه محصولات و خدمات مربوط، استانداردی را برای تعالی با تمرکزی دقیق ایجادکند.- به‌جای تمرکز بر کسب مشتریان جدید، مشتریان فعلی و داشتن معاملات بیشتر و بزرگتر با آنها را هدف قرار می‌دهد.

- فراموش کردن رقابت و تمرکز بیشتر بر همکاری با کسب و کارهای دیگر.

- بازاریابان پاریتزانی باید همواره ترکیبی از متدها و روشهای بازاریابی را در یک رشته اقدامات و عملیات به‌کارگیرند.

- به‌کارگیری تکنولوژی روز به عنوان ابزاری برای توانمندسازی بازاریابی.

با وجود آنکه امروزه این موارد امکان پذیر هستند، لیکن بازاریابی پارتیزانی یک روند کلی شده است. دیگر هیچ حربه ساده ای در کسب و کار کوچک وجودندارد و در حقیقت، ۵۰۰ شرکت موفق امروز، در حال جهش به سمت منازعه و رقابت در راستای افزایش تعداد خود هستند. جنرال الکتریک، یاهو، سیتی گروپ، سونی اریکسون و نایکی همگی اصول و اقدامات بازاریابی پارتیزانی را به مرحله اجرا گذاشته اند. بازاریابی پارتیزانی یک واژه و مفهوم تعریف شده به شکلی مبهم است که اخیرا به عنوان توصیف گر بسیاری از انواع روشهای سنتی به‌کارگرفته شده است. این روشها عبارتند از:


- بازاریابی ویروسی(Viral) از طریق شبکه های اجتماعی

- بازاریابی محیطی Ambient

- بازاریابی حضوری Presence

- بازاریابی ریشه ایGrassroots

- بازاریابی گزینشی Alternative

- بازاریابی کلامی Buzz

- بازاریابی پنهان یا سری Undercover

- بازاریابی تجربی Experiental


تاکتیک های بازاریابی پارتیزانیاگرچه تکنیک های بسیاری در بازاریابی نامنظم یا پارتیزانی وجوددارد، لیکن در اینجا به نمونه هایی از این تکنیک ها اشاره می شود:


_ اقدامات کلامی یا شفاهی.

_ دست‌یابی مستقیم به مشتریان از طریق جریانات و اقدامات عادی روزمره آنها.

_ نظرخواهی یا نظرسنجی شخصی._ تبلیغات پیشرو- اقدامات تبلیغاتی.

_ بازاریابی تلفنی از طریق کلیه اعضای شرکت.

_ نامه های شخصی.

_ تبلیغات اینترنتی.

_ جلسات و نشست های شخصی.

_ آگهی های طبقه بندی شده.

_ مجموعه اقدامات پست مستقیم و …..


تفاوتهای بازاریابی سنتی و پارتیزانی


بازاریابی پارتیزانی برای کسب و کارهای کوچک طراحی شده بود، لیکن اکنون به طور فزاینده ای توسط کسب و کارهای بزرگ به کار گرفته می شود. لوینسون، ۱۲ مورد را به عنوان تفاوتهای میان بازاریابی سنتی و پارتیزانی مطرح کرده است که در ادامه بیان می شوند.

۱- بازاریابی سنتی نیازمند آن است که شما پول یا سرمایه خود را در فرایند بازاریابی سرمایه گذاری کنید. بازاریابی پارتیزانی می‌گوید سرمایه گذاری اولیه شما باید زمان، انرژی و تصویرسازی ذهنی باشد.

۲- بازاریابی سنتی ابزاری برای کسب و کارهای بزرگ و پیشنهاددهنده تاکتیک‌هایی در ارتباط با شرکتهای عظیم و بودجه های کلان آنهاست. بازاریابی پارتیزانی، در کسب و کارهای کوچک به کارمی رود.

۳- بازاریابی سنتی چگونگی انجام بهینه کسب و کار را از طریق فروش اندازه گیری می کند. سنجش اولیه در بازاریابی پارتیزانی مربوط به سود است.

۴- بازاریابی سنتی بر مبنای تجربه و قضاوت است که درگیر حدس و گمان است. بازاریابی پارتیزانی بر مبنای علم روانشناسی، قوانین رفتار انسانی است. یقینها و اطمینانهایی وجوددارد که فرد آنها را در رابطه با الگوهای خرید لحاظ می کند و بازاریابان پارتیزانی بر این یقینها و اطمینانها تمرکز می کنند.

۵- بازاریابی سنتی، افزایش نسبتها یا نرخهای تولید کسب و کار و سپس تنوع بخشی از طریق ارائه محصولات را پیشنهادمی کند.

6- بازاریابی سنتی شما را ترغیب می کند تا کسب و کار خود را به طور خطی از طریق افزودن مشتریان جدید رشددهید. بازاریابی پارتیزانی شما را ترغیب می کند تا کسب و کار خود را به شکل هندسی رشددهید. هدف بیشتر معاملات با مشتریان موجود، معاملات وسیعتر و معاملات مرتبط با بکارگیری تعقیب مشتری و خدمات اصلی یا کلیدی است.

۷- بازاریابی سنتی از شما می خواهد تا در جستجوی فرصتهایی برای از میان بردن رقابت باشید. بازاریابی پارتیزانی از شما می خواهد تا رقابت را برای مدتی فراموش کنید و در جستجوی فرصتهایی برای همکاری با کسب و کارهای دیگر و حمایت یکدیگر در یک تلاش متقابل در جهت کسب سود باشید.

۸- بازاریابی سنتی این باور را در شما ایجادمی کند که به عنوان مثال، تبلیغات یا پست مستقیم یا داشتن وب سایت اهمیت دارد. بازاریابی پارتیزانی می گوید که هیچ یک از این مفاهیم به تنهایی در بازاریابی عامل موفقیت نیست، بلکه ترکیبات بازاریابی است که عامل کامیابی است. اگر شما تبلیغات را با پست مستقیم ترکیب کنید، هریک به دیگری جهت انجام کار به شکل بهتر کمک خواهدکرد.

۹- بازاریابی سنتی تأکیددارد که شما دریافتی های خود را هر ماه جهت مشاهده میزان فروش خود محاسبه کنید، در حالی که بازاریابی پارتیزانی بر تمرکز شما بر این امر اشاره دارد که شناخت بسیاری از روابطی که هر ماه برقرار ساخته اید چگونه می‌تواند منجر به کثرت سود و مزایا شود.

۱۰- بازاریابی سنتی کمتر به بحث تکنولوژی می پردازد، زیرا تکنولوژی دیروز بسیار پیچیده، گران و بسیار محدود بود. بازاریابی پارتیزانی تأکید دارد که شما تکنولوژی امروز را غنیمت شمارید، زیرا کاربرد آن ساده است، خرید آن ارزان است و محدودیت در قابلیت آن جهت توانمندسازی کسب و کار شما در آغاز بازاریابی وجود ندارد.

۱۱- بازاریابی سنتی مجموعه ای از حربه هایی را که ممکن است برای ارتقای کسب و کار شما به کار رود، شناسایی می کند که همه آنها نسبتا هزینه بر هستند. بازاریابی پارتیزانی، هزاران حربه ای را که شما می‌توانید از طریق بکارگیری رایگان آنها سود خود را افزایش دهید، شناسایی می‌کند.

۱۲- بازاریابی سنتی بسیاری از مالکان کسب و کار را می ترساند، زیرا سرشار از ابهت و پیچیدگی است. بازاریابی پارتیزانی ابهت و عظمت آن را از میان می برد و نشان می دهد که دقیقا بازاریابی چیست و چه عواملی کارآفرین را تحت کنترل قرارمی دهند.


این نکات تفاوت فلسفی آشکار میان این دو رویکرد بازاریابی را نشان می‌دهند و مشخص می سازند. با شناخت مزیتهای مدیریت یک کسب و کار کوچک، پارتیزان درمی یابد که اندازه کوچک کسب و کار جزء مزیتهای آن است. کسب و کار می تواند همچون یک پارتیزان در جنگ، ماهرانه در بازار نفوذکند، راههای خلاقی که کسب و کارهای بزرگ قادر به بکارگیری آنها نیستند را به کار بندد. کارآفرینان چیز اندکی برای باخت یا از دست دادن دارند و هر چیزی را از طریق تعقیب صمیمانه و صادقانه مشتریان به دست می آورند. از آنجایی که دنیای کسب و کار آنها تا اندازه ای کوچکتر از «کسب و کار بزرگ» است، پارتیزان ها (بازاریابان پارتیزانی) می توانند شور و شوق و اشتیاق مشتری را به مزیتهای محصول بهتر تحریک کنند و مانع از فرار مشتری شوند. توانایی آنها در متمرکزسازی توجه بر جزئیات و اجزای فرایند بازاریابی می تواند به آسانی میزان سود قابل حصول را تعریف کند. بازاریابی پارتیزانی می تواند فرصتها را سریعتر به چنگ آورد و هر یک از آنها را از طریق استراتژی های خلاق استخراج کند، در حالی که بازاریابی سنتی به دنبال روش اجرایی قابل پیش بینی و دیکته شده توسط برنامه بازاریابی است. پارتیزان ها مشکلات را به عنوان فرصتهایی قلمدادکرده و راهکارهایی را برای آنها به منظور یادگیری بیشتر در مورد بازار جستجومی کنند.


مراحل اجرای بازاریابی پارتیزانی


سازمانی که پیگیری استراتژی بازاریابی پارتیزانی را انتخاب می کند، به این مسئله آگاه است که بازاریابی یک فرایند و نه یک رویداد است. لوینسون، یک حمله بازاریابی گام به گام را مطرح می سازد که به پارتیزان کمک می کند تا جنگهای واقعی را برای تولید سود برنده شود:

گام (۱): بازار را جستجوکنید. این امر درگرو جستجوی بازار، محصول، خدمت، گزینه های رسانه ای، رقابت، مشتریان، تکنولوژی، مزیتهایی که می تواند حاصل سازد و ترکیب شدن با شرکای بالقوه بازاریابی است.

گام (۲): فهرستی از سودها و مزیتها بنویسید. فهرستی از مزیتهایی را که شرکت ارائه می کند، ایجادکنید. این کار شامل دعوت کردن مشتریان به بحث و مشارکت در تکمیل فهرست با ذکر مزیتهایی است که شرکت قبلا آنها را مزیت تلقی نکرده بود. با این فهرست، شرکت مزیت رقابتی خود را تعریف می کند. این ویژگی منجر به اتخاذ تصمیمات در مورد سیاست اصلی برنامه بازاریابی می شود.

گام (۳): حربه های بازاریابی را که شرکت در حملات خود به کارخواهدگرفت، انتخاب کنید. در مورد ترتیب و اولویت بکارگیری و اجرای این حربه ها تصمیم گیری کنید. چه کسی مجری خواهد بود و حربه ها را پیگیری خواهدکرد و تاریخ دقیق اجرای هر حربه چه زمانی خواهدبود.گام (۴): برنامه بازاریابی طراحی کنید. بر اهداف خاص بازاریابی شرکت جهت دستیابی تمرکزکنید. مشتمل بر “استراتژی های خلاقی” که به طور اجمالی برای ارسال پیام به بازارهای هدف به کارگرفته می شوند. گام 5- یک تقویم پارتیزانی ایجاد کنیدتصمیم گیری و اجتناب از حوادث از این طریق آسانتر خواهد شد. گام 6- اصلاحات و تنظیماتی را با شرکای بازاریابی به شکل ترکیبی اعمال کنید، این کسب و کارها با شرکا می توانند به تجارت از ازطریق افزایش عرضه بازار ضمن به اشتراک گذاشتن هزینه های بازاریابی کمک کنند.

گام 7- حمله بازاریابی پارتیزانی را بااجرای حربه ها آغاز کنید هیچ دلیلی برای اجرای یکباره همه حربه ها وجود ندارد، حمله راباسرعتی مناسب هم از لحاظ هیجانی و هم از لحاظ مالی اجرا کنید.

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


گام 8- حمله را حفظ و پشتیبانی کنید، حمله با عمل آنی و کوتاه نتایج آنی ارائه می دهد.

گام 9-حمله را ارزیابی و سنجش کنید سنجش اثربخشی بازاریابی امری حیاتی است و اگر سازمانی آمارو ارقام را به اطلاعات بدل کند می تواند اثربخشی بودجه بازاریابی را چند برابر کند.

گام10- حمله را در کلیه حوزه ها و زمینه ها بهبود بخشید پیام ، انتخاب رسانه ، حربه هاوبودجه را بهبود بخشید. هرگز تغییر و تحول ایجاد نکنیددر عوض بهبود هایی را صورت دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۴۵
مدرس بازاریابی مدرس فروش

مهندسی فروش یا مدیریت فروش؟

مهندسی فروش یا مدیریت فروش    مدرس فروش   استاد فروش

مدرس فروش


مهندسی فروش یا مدیریت فروش؟● تعریف مهندسی فروش:

هنگامی‌که از واژهٔ مهندسی برای توصیف پدیده‌ای استفاده می‌کنیم، به عملی اشاره داریم که مبتنی بر آمار و اعداد و ارقام و محاسبات است. انجام عمل فروش نیز نیازمند آن است که شما به‌عنوان فروشنده، توانائی این را داشته باشید که از قبل آینده را پیش‌بینی کنید؛ مطالعه کنید؛ محاسبه کنید؛ رقبا را شناسائی کنید و بدانید که نیاز مشتریان شما چیست؟ نیاز خاص مشتری را شناسائی کنید و برای تولید کالای سفارشی اقدام کنید (Customization).

مواقعی وجود دارد که شرکت شما کالائی را به‌طور معمول تولید می‌کند و به بازار می‌فرستد؛ در مقابل مواردی نیز وجود دارد که کالائی خاص را با هدفی خاص تولید می‌کنید؛ در اینجا با مفهوم مهندسی فروش رو‌به‌روئیم چرا که تولید کالائی خاص به منظوری خاص نیازمند فعالیت‌هائی منسجم، سازمان یافته، برنامه‌ریزی شده و دقیق است که متکی بر محاسبات باشد.

برای مثال به قصد خرید میلگرد فولادی به کارخانهٔ ذوب آهن اصفهان می‌روید. میلگردهای مختلفی وجود دارد که در ابعاد از پیش تعیین شده و براساس یک برنامهٔ معین تولید شده و به انبار فرستاده می‌شوند. این میلگردها در آینده به درخواست مصرف‌کننده، در اختیار وی قرار می‌گیرند و چرخهٔ تولید و فروش انجام می‌شود. در این چرخهٔ معین، نیازی به مهندسی فروش نیست بلکه در نهایت این فروشنده است که ضمن با مشتری در ارتباط است و کالا را در اختیار وی قرار می‌دهد.

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


اکنون فرض کنید که یک کارخانهٔ تولید میل‌لنگ اتومبیل، سفارش فولادی خاص با آلیاژی متفاوت را به کارخانهٔ فولاد آلیاژی می‌دهد تا از آن میل لنگ بسازد. در اینجا کارخانهٔ سفارش گیرنده نیازمند یک مهندس فروش است؛ شخصی که مهندس متالورژی باشد و فلزات و آلیاژها را خوب بشناسد و توانائی مطالعه بر روی آلیاژ مورد نظر را داشته باشد یعنی بداند که میل‌لنگ تحت چه شرایط محیطی و فیزیکی کار می‌کند؛ هنگام کار چه نیروها و تنش‌هائی را تحمل می‌کند؛ چه نوع آلیاژی برای تولید میل‌لنگ مناسب‌تر است؟ با چه درصدی از چه فلزاتی؟ و در نهایت بتواند آلیاژ مناسیب را معرفی کند که ضمن توانائی مقاومت بهینه در مقابل نیروهای وارده، بازدهی مؤثری نیز داشته باشد.

همین‌طور است در مورد کپسول گاز مایع که به‌طور معمول، کارخانه‌های سازنده تعداد زیادی از آنها را با شکل یکسان و حجم و مشخصات یکسان تولید می‌کنند و در اختیار مصرف‌کنندگان ـ خانواده‌ها ـ قرار می‌دهند. حال ممکن است یک جای خاص مثلاً هتل یا بیمارستانی بخواهد سفارش منبعی با ابعاد بزرگ مثلاً ۲۰۰۰ لیتر بدهد؛ در اینجا نیازمند یک مهندس فروش هستیم که تخصص تأسیسات و یا مکانیک داشته باشد و بتواند با مراجعه به محل مورد نظر، اطلاعاتی در مورد سفارش به‌دست آورد؛ اطلاعاتی شامل اینکه مصرف گاز آنجا در روز چقدر است و چه مدت طول می‌کشد که سفارش به دستشان برسد؟ محل نصب مخزن در کجا قرار می‌گیرد؟ اگر انفجاری رخ دهد ترکش‌ها تا چه شعاعی پخش می‌شود؟ بهتر است منبع افقی نصب شود یا عمودی؟ روی زمین یا زیرزمین؟ ارتفاع دیوارهای محافظ اطراف آن چقدر باشد؟ آیا منبع کوچکتر مثلاً ۱۰۰۰ لیتری می‌تواند نیازها را تا شارژ مجدد برطرف کند یا خیر و...

دریافت تمام این اطلاعات و انتقال آن به واحد تولید جهت ساخت منبع مناسب کار مهندس فروش است که باید اطلاعات تخصصی لازم را داشته باشد، چرا که سفارش گرفته شده، محصول مرسوم و متداول این واحد تولیدی نیست.

بنابراین معمولاً مهندسی فروش و مفهوم این واژه در مواردی مطرح است که با تولید خاص و سفارشی روبه‌روئیم. به بیان دیگر هر کجا که فرآیند تولید، معمول نیست و باید قبلاً با نیاز مشتری منطبق شود، مفهوم مهندسی فروش معنا می‌یابد چرا که مصرف‌کنندهٔ خاصی، صفات و ویژگی‌های خاصی را درخواست کرده است.

● مدیر فروش کیست و چه تفاوتی با مهندسی فروش دارد؟

برای اینکه بدانیم مدیر فروش کیست لازم است ابتدا بدانیم فروش چه ابعادی دارد؛ فروش دو وجه دارد ”یکی فروش ستادی“ و دیگری ”فروش حضوری“.

واژهٔ مدیریت فروش نیز در بعد ستادی فروش معنا می‌یابد، جائی‌که مدیر فروش به‌عنوان فردی تعریف می‌شود که باید با بررسی مخاطبان، رقبا، مشتریان، بازار و...، میزان مواد اولیه، توانائی تولید، نقدینگی شرکت، قیمت تمام شده کالای تولیدی، نقطه‌ٔ سربه‌سر، نحوهٔ توزیع و مواردی از این قبیل را منظور کرده و در نهایت چگونگی انجام فروش را معین کند. به‌عبارت دیگر وظیفهٔ مدیر فروش کاری است ستادی، مبتنی بر تفکر و منطق.

اما بعد دیگر فروش، فروش حضوری یا حرفه‌ای است و آن هنگامی‌ است که شخصی به‌عنوان فروشنده یا ویزیتور، مشتریان بالقوه را شناسائی کرده و با مراجعه به آنها، ضمن معرفی محصول شرکت، با بیان اطلاعات جامع و کامل در مورد آن، مشتری را برای خرید ترغیب می‌کند و سرانجام با نشاندن مشتری بر سر میز قرارداد و بستن قرارداد، فروش را انجام می‌دهد.

در فروش حضوری چنانچه نیاز مشتری با تولیدات معمول شرکت رفع شد خود فروشنده به تنهائی می‌تواند آن را به انجام رساند ولی چنانچه این نیاز رفع نمی‌شد، آنگاه است که فروشنده با انجام پرسش و دریافت نیاز مشتری، آن را به واحد مهندسی فروش سازمان خود ارجاع داده و بقیهٔ کار را به آنها محول می‌کند.

مثلاً کارخانهٔ ماشین‌سازی اراک را در نظر بگیرید که افزون بر واحد بازاریابی، واحد مهندسی فروش نیز دارد. این کارخانه افزون بر ساخت ماشین‌های صنعتی کار ساخت پل‌های فلزی را نیز انجام می‌دهد.

یکی از بازاریابان این شرکت متوجه می‌شود که قرار است شهرداری تهران روی یکی از تقاطع‌های شهری، پلی احداث کند؛ وی این اطلاع را به واحد مهندسی فروش شرکت می‌دهد و با این‌کار، وظیفهٔ بازاریاب تمام می‌شود ـ البته عنوان بازاریاب مخصوص مدیران ارشد است و اطلاق آن به فروشنده‌ها غلط است ـ مهندس فروش با کسب این اطلاع، از متخصصان خود می‌خواهد که به آن تقاطع در تهران بروند و با بررسی مواردی چون میزان ترافیک منطقه و... اطلاعات لازم را به‌دست آورند؛ حال این مهندس فروش است که با بررسی شرایط مختلف و پارامترهای مکانیکی و فیزیکی لازم پل را طراحی می‌کند و دستور ساخت آن را به واحد تولید می‌دهد.

در واقع واحد مهندسی فروش حد فاصل بین واحد بازاریابی و واحد تولید قرار گرفته است که با دریافت اطلاعات اولیه از بازاریابی، و از طریق مراجعهٔ حضوری به محل و مشاهده و معاینه و مصاحبه، فرمول و طرحی را آماده می‌کند تا دستور ساخت آن را در اختیار واحد تولید قرار دهد. 

در حالت کلی در مواردی که تولید ما تولید عام است و حالت مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای دارد این مدیر فروش است که براساس تجربهٔ سنواتی، نیاز بازار، امکانات فنی و فردی موجود و... برنامهٔ تولیدی را می‌دهد. البته این برنامهٔ تولیدی با توجه به سطح فروش قبلی می‌تواند مبین فروش بعدی خود نیز باشد. مثلاً مدیر فروش با بررسی شرایط بازار و آنچه پیش از این تجربه شده است، تخمین می‌زند که شرکت امسال توانائی فروش ۲۰۰۰ تن جنس را دارد و بر این اساس برنامه‌ریزی‌ها برای تولید این مقدار کالا می‌گیرد. ولی فراموش نکنیم که این موضوع منحصر به تولیدات عام و معمولی است. اما در بحث کالاها و طرح‌های سفارشی این مهندس فروش است که وارد عمل شده و طراحی محصول را انجام می‌دهد.

● جایگاه واحد مهندسی فروش در چارت سازمانی شرکت‌های تولیدی ـ صنعتی

در شرکت‌های تولیدی ـ صنعتی معمولاً یک واحد بازاریابی وجود دارد که در رأس آن معاونت بازاریابی قرار دارد. در رده‌های بعدی معاونت بازاریابی چند مدیریت قرار دارد که یکی از آنها مدیریت تحقیق و توسعه (R & D) است. در بسیاری از شرکت‌ها، فعالیت‌های مهندسی فروش در واحد تحقیق و توسعه انجام می‌شود چون در این واحد ایدهٔ خام به کالا تبدیل می‌شود.

به‌طور مثال واحد روغن موتورسازی یک پالایشگاه را در نظر بگیرید که به‌طور معمول، محصولی را تولید می‌کند. این محصول از طریق فروشنده‌ها به بازار و از آنجا به مصرف‌کنندگان منتقل می‌شود و در مقابل عکس‌العمل بازار از طریق مشتریان به فروشنده‌ها و از آنجا به عوامل بازاریابی شرکت انتقال داده می‌شود. در واقع شرکت باید برای دریافت این نظرات و انتقادات مشتریان برنامه‌ریزی داشته باشد و از طریق طرحی از پیش تعیین شده آنها را از مکان‌های فروش دریافت کند.

فرض کنید عده‌ای از ما می‌خواهند نوعی از روغن موتور را تولید کنیم که عمری چند برابر روغن موتورهای کنونی داشته باشد و دیرتر آنها را مجبور به تعویض روغن کند؛ این خواست مصرف‌کنندگان ماست و ما باید از شنیدن آن خوشحال باشیم چرا که هر کدام از این درخواست‌ها می‌تواند مبنائی برای بهبود، تحول و پیشرفت باشد.

این درخواست‌ها و نظرات توسط فروشنده‌ها شنیده شده و به سرپرست فروش انتقال می‌یابد، وی نیز این موضوع را با رئیس فروش مطرح می‌کند و سرانجام رئیس فروش موضوع را به گوش معاون بازاریابی می‌رساند.

معاون بازاریابی نیز آن را به واحد تحقیق و توسعه منتقل می‌کند و این موضوع یعنی تحقیق و پژوهش برای تولید روغن موتور دارای عمر و کارکرد بالا در دستور کار این واحد قرار می‌گیرد. در این مرحله چند نفر از شیمیست‌های کارخانه که در واقع همان مهندسان فروش را تشکیل می‌دهند بر روی این موضوع کار می‌کنند و در نهایت مقداری روغن را به‌عنوان نمونه تحویل می‌دهند که این نمونه باید به مرحلهٔ تست رفته و آزمایش شود.

انجام تست نیز از دو مرحلهٔ قطعیت فنی (Technical Certainty) قطعیت بازاریابی (Market Certainty) تشکیل می‌شود. در مرحلهٔ قطعیت فنی شاخص‌های مورد نظر را روی محصول تست می‌کنیم که آنچه مدنظر بوده، انجام شده است یا نه و در مرحلهٔ قطعیت بازاری، مصرف‌کنندگان را تست می‌کنیم که آیا خریدار حاضر است که به‌جای لیتری x تومان روغن معمولی قبلی، هزینهٔ بیشتری برای روغن جدید پرداخت کند یا خیر؟

به‌طور کلی در مورد جایگاه واحد مهندسی فروش در چارت سازمانی می‌توان گفت که وجود سلسله مراتب هر چند اصولی است اما آنچه بیش از آن مهم است این است که وظایف هر واحد معلوم باشد و تعامل هر واحد سازمانی با واحدهای دیگر به‌گونه‌ای باشد که مجموع آن، سازمان را به هدف برساند.● عمر مهندسی فروش در دنیا و مدل‌های اجرائی آن

مهندسی فروش مدت زیادی نیست که در ادبیات جهان مطرح شده و به تبع آن در کشور ما نیز بسیار جوان است و قدمتی کمتر از ۱۰ سال دارد. البته در ادبیات پژوهشی در کتاب‌های انگلیسی و آمریکائی عمر این واژه بیش از سایر جاهاست و مدل‌هائی نیز برای آن وجود دارد که یکی از مهم‌ترین این مدل‌ها موسوم به مدل اسپین (SPIN) است.

پیش از این سال‌ها در اروپا این موضوع مطرح بود که در بسیاری از مواقع شرکت‌ها در فروش کالاهای خاص و سفارشی دچار مشکل می‌شوند. دلیل آن نیز کاملاً واضح بود. نه فروشنده تبحر کافی در پرسش از مشتری و درک نیاز وی داشت و نه خود مشتری می‌توانست نیاز خود را به‌خوبی شرح داده و اطلاعات کافی ارائه دهد. بدین منظور یک پروژهٔ مطالعاتی بسیار وسیع در گسترهٔ ۲۳ کشور اروپائی انجام شد که حدود ۱۲ سال به طول انجامید؛ ۰۰۰/۱۰ فهرست فروش کالاهای صنعتی و مهندسی مورد مطالعه قرار گرفت و حدود ۰۰۰/۳۵ مورد ملاقات فروش بررسی شد. نتیجهٔ آن پرسشنامه‌هائی بود که نشان می‌داد فروشندگان باید در چهار زمینه مختلف پرسش کنند:

الف) پرسش‌های موقعیت (Situation Questions): در این قسمت پرسش‌هائی مطرح می‌شود که به‌طور کلی به عکسبرداری از وضعیت موجود کمک می‌کند. این پرسش‌ها می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

در حال حاضر شما از چه دستگاه‌ها و ماشین‌آلاتی استفاده می‌کنید؟

مواد اولیهٔ مصرفی شما کدام‌ها هستند و چقدر از هر کدام استفاده می‌کنید؟

عمر هر کدام از این ماشین‌ها چقدر است و از هر کدام چند دستگاه دارید؟

و...

تجربه نشان داده است که پرسیدن این سئوالات بسیار مهم است و به مهندس فروش کمک می‌کند تا از شرایط موجود کارخانه و کارگاه تصویر دقیقی داشته باشد.

ب) پرسش‌های مشکلات (problem Questions): در اینجا هدف شناخت مشکلات و مسائل موجود است:

آیا کار کردن با ماشین‌آلات و مواد اولیهٔ مورد استفادهٔ شما راحت است و یا سخت؟

تاکنون هنگام کار با این دستگاه‌ها چه مشکلاتی داشته‌اید؟

آیا دستگاه‌ها و موادمصرفی شما کیفیت مناسبی به محصلو می‌دهد یا خیر؟ 

و...

پرسیدن این گونه پرسش‌ها، جوابی است برای ما تا بدانیم چه محصولی مورد نیاز خریدار احتمالی است، چرا که وقتی مشکلات را می‌شناسیم اولین کار اجرائی ما، تلاش برای حل این مشکلات خواهد بود و این کار دقیقاً همان عاملی است که به فروش کمک می‌کند.

ج) پرسش از پیامد (Implecation Questions): در این قسمت از کاربران مختلف پرسش می‌کنیم و مشکلات و نیازها را از زبان همهٔ آنها می‌شنویم. مثلاً از مدیر مالی، مدیر اداری، مدیر تولید، مدیر طرح و برنامه، مسئولان خدمات پس از فروش و... سؤال می‌کنیم که آیا این دستگاه‌ها و ماشین‌آلات روی فعالیت شما اثر گذاشته‌اند و یا خیر؟ اگر بله چه اثری، خوب یا بد؟

مثلاً از مدیر مالی پرسش می‌کنیم که آیا این ماشین‌ها باعث کاهش مشکلات مالی شده‌اند؟ یا از مدیر خدمات می‌پرسیم که خدمات پس از فروش شما از این ماشین‌آلات چه تأثیری پذیرفته است و...

تجربه نشان داده است این قبیل پرسش‌ها کمک بزرگی است برای شناخت ویژگی‌های محصول که باید ارائه دهیم؛ اینکه ما از افراد مختلفی سؤال می‌کنیم نیز هدفمند است چرا که ممکن است در لابه‌لای هر کدام از پاسخ‌ها، نگاه جدیدی به موضوعی انجام گیرد که نفر قبلی آن را نشناخته است و در نهایت این موضوع به کامل‌تر شدن محصول ما کمک خواهد کرد.

پس از این سری پرسش‌ها، راه‌حل یا محصولی پیشنهاد می‌شود و در حقیقت، فروش انجام می‌شود.

د) بعد از مدتی، مثلاً شش ماه بعد پرسش‌های بعدی یعنی پرسش از بازده (Need-pay off Questions) انجام می‌شود. در این قسمت، مهندس فروش به تغییرات و اصلاحاتی که باید در تولید محصول مورد نظر اعمال کند پی می‌برد و بررسی می‌کند که آیا محصول ارائه شده کارا بوده یا خیر و آیا سطح رضایت کاربران را بالا برده است و یا نه؟ و مواردی از این دست.

در مجموع این چهار مرحله، مراحل مدل اسپین است که البته در کشور ما تاکنون کسی به آن عمل نکرده و در ادبیات ما وارداتی است.

● مهندسی فروش و انواع کالاها

از آنچه گفته شد ممکن است این تصور در ذهن ایجاد شود که مهندسی فروش، مختص کالاهای صنعتی و تولیدی خاص است که البته اینگونه نیز هست ولی در مواردی در مورد کالاهای مصرفی نیز نقش مهندسی فروش قابل توجه است. مثلاً اتومبیل یک کالای مصرفی است اما چون روند تولید آن صنعتی و تولیدی است، بنابراین می‌تواند در مواردی که سفارش خاصی مطرح می‌شود نیازمند یاری مهندس فروش باشد. مثلاً در نظر بگیرید که نیروی انتظامی یا اورژانس برای استفادۀ خود نوع خاصی از آمبولانس را سفارش دهند که طراحی ویژه‌ای می‌طلبد. همان‌طور که ذکر شد هر کجا که صحبت از طراحی خاص می‌شود، مفهوم مهندسی فروش معنا می‌یابد.

مهندس فروش پس از بررسی شرایط و پرسش از عوامل مختلف و تحقیق و پژوهش، نوع خاصی از آمبولانس مورد نظر را طراحی کرده و دستور ساخت آن را به واحد تولید می‌دهد. واحد تولید نیز یک عدد آمبولانس با ویژگی‌های مدنظر ساخته و تحویل مهندس فروش می‌دهد تا وی آن را مورد سنجش قرار دهد که آیا موارد درخواست شده در ساخت آن کاملاً رعایت شده یا خیر؟ و پس از آن محصول وارد تست فنی و بازاری می‌شود و در صورتی‌که با موفقیت از آزمایش‌های گوناگون خارج شد دستور تولید داده می‌شود. مثلاً اگر نیروی انتظامی ۱۰۰۰ آمبولانس درخواست کرده است شروع به تولید ۱۰۰۰ دستگاه می‌کنیم. از این مرحله به بعد نقش مهندس فروش پایان می‌یابد و بقیهٔ کار به‌دست مدیر فروش سپرده می‌شود؛ یعنی وقتی محصولی به تولید انبوه رسید به‌دست مدیر فروش سپرده می‌شود.

به‌طور کلی اگر بخواهیم رابطه‌ای میان انواع کالاها و مهندسی فروش پیدا کنیم باید به تقسیم‌بندی کالاها رجوع کنیم که شامل موارد زیر است:

۱. کالاهای مصرفی بی‌دوام؛

مثل موادغذائی، بهداشتی، آرایشی، شوینده‌ها و... که چون معمولاً به شکل از پیش تعیین شده تولید می‌شوند نیازی به حضور مهندس فروش نیست. 

۲. کالاهای مصرفی بادوام؛

مثلاً یخچال، اتومبیل، اجاق گاز و... که به‌طور معمول نیازی به مهندس فروش ندارند ولی در مواردی پیش می‌آید که حضور مهندس فروش الزامی است مثلاً ممکن است بیمارستانی سفارش ۴۰۰ دستگاه یخچال با ابعاد خاصی بدهد که پیش‌تر در تولید کارخانه نبوده است، از اینجای کار به بعد حضور مهندس فروش لازم است.

۳. کالاهای صنعتی؛ شامل دو گروه ”کالاهای واسطه‌ای“ و ”کالاهای سرمایه‌ای“ می‌شود:

کالاهای واسطه‌ای: کالاهائی هستند که به‌طور مستقیم نقشی را ایفا نمی‌کنند، ولی چنانچه در یک مجموعهٔ بزرگ‌تر قرار گیرند نقش آنها شناخته می‌شود و اهمیت می‌یابد مانند کاربراتور ماشین، یا حتی ماده اولیهٔ تولید لاستیک.

این‌گونه کالاها نیازمند مهندس فروش هستند چرا که ممکن است با سفارشات خاص همراه باشند مثلاً ممکن است کارخانه‌ای نوع خاصی از مادهٔ اولیه را برای تولید نوعی تازه از لاستیک سفارش دهد. 

کالاهای سرمایه‌ای: کالاهائی هستند که به تنهائی ایجاد ارزش و درآمد می‌کنند مانند پرس، مولد برق و...

از آنجا که اینگونه کالاها معمولاً تولید انبوه ندارند و ویژگی‌های خاصی را در طراحی رعایت می‌کنند نیازمند حضور مهندس فروش هستند.

● نتیجه‌گیری:

مهندس فروش کسی است که مراحل مختلف طراحی، تولید، ساخت، نت (نگهداری و تعمیرات) و... را به‌خوبی بشناسد ضمن آنکه توانائی معرفی شایستهٔ محصول را نیز داشته باشد؛ کسی است که که بتواند پاسخگوی ایرادها، اشکالات و اعتراضات باشد و چنانچه با پیشنهادی برای تغییر طراحی مواجه شد آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده پس از مقایسه با سایر محصولات عملی سازد.

همچنین باید توانائی فروشندگی را نیز داشته باشد و مخاطب و مشتریان خود را متقاعد سازد و سفارشی را که ندارند برایشان ایجاد کرده و تولید کند؛ به بیان جامع مهندس فروش هم یک مهندس است و هم یک فروشنده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۲۱
مدرس بازاریابی مدرس فروش

اجلاس کشوری مشتری مداری     اجلاس نوین و مدیریت بازار     اجلاس مدیریت ارتباط با مشتری  بهزاد حسین عباسی 

اجلاس کشوری مشتری مداری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۲۱
مدرس بازاریابی مدرس فروش

چگونه با بازاریابی عصبی، فروش خود را افزایش دهیم؟

مدرس فروش عصبی استاد فروش عصبی 

مدرس فروش عصبی

بازاریابی عصبی بازاریابی است که با توجه به عملکرد مغز و سیستم اعصاب بدن طراحی شده است. شرکت های بزرگ بودجه های زیادی برای تحقیقات بازاریابی و طراحی سیستم های نظرسنجی اختصاص می دهند.

 برترین مجله اینترنتی ایران


خلاقیت: بازاریابی عصبی در دنیا مورد استقبال فراوانی قرار گرفته است. بازاریابی عصبی بازاریابی است که با توجه به عملکرد مغز و سیستم اعصاب بدن طراحی شده است. شرکت های بزرگ بودجه های زیادی برای تحقیقات بازاریابی و طراحی سیستم های نظرسنجی اختصاص می دهند. سپس بر مبنای اطلاعات ارائه شده توسط مخاطبان، اقدام به طراحی و ساخت محصولات جدید می کنند. سپس اتفاق بسیار عجیبی می افتد. همان افرادی که خودشان در نظرسنجی معیارهای یک محصول ایده آل را تعریف کرده اند، حاضر به خرید محصول نیستند.


آقای مالکولم گلادول در کتاب معروفش با نام «نقطه واژگونی» به این پدیده می پردازد. او توضیح می دهد که افراد مختلف هنگام ورود به کافی شاپ در نظرسنجی شرکت کردند که قهوه مورد علاقه شان چه قهوه ای است. 

 

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


اغلب افرادی که در نظرسنجی اعلام کرده بودند به قهوه تلخ و غلیظ علاقه دارند بعد از چند دقیقه درهمان کافی شاپ قهوه خود را کاملا شیرین می کردند. بنابراین همیشه نمی توان به گفت های مشتریان اعتماد کرد. گاهی آنها در مورد محصول نظراتی می دهند که با خریدهای خودشان تناقض دارد.




سه بخش اصلی مغز


همین موضوع ساده با توجه به ساختار مغز چگونه توضیح داده می شود؟ مغز سه بخش اساسی دارد که مغز جدید، مغز میانی و مغز قدیم نام دارند. مغز جدید معمولا انجام کارهای تحلیلی و پیچیده را برعهده دارد. تصمیمات منطقی، آموزش و کارهای ارادی ما با فرماندهی این بخش مغز انجام می شود. 


مغز میانی بیشتر با موارد احساسی و همچنین حافظه درگیر است. مغز قدیم عهده دار فعالیت های اصلی ما برای بقا است. مثلا وقتی گرسنه می شویم مغز قدیم دستور می دهد که به این مورد رسیدگی شود. همچنین فعالیت هایی مانند تنفس و ... که برای ادامه حیات ضروری هستند توسط این بخش مغز مدیریت می شوند. نکته بسیار جالب آن است که اغلب تصمیمات غیرارادی و پایه ای توسط مغاز قدیم گرفته می شود. 


در بازاریابی عصبی دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که اغلب تصمیمات خرید نیز توسط همین بخش مغز، یعنی مغز قدیم انجام می شود. پس اگر با عملکرد مغز قدیم بیشتر آشنا شویم می توانیم عملیات بازاریابی را طراحی کنیم که تاثیرگذارتر باشد. حال به این سوال برگردیم که چرا اغلب افرادی که ادعا می کنند قهوه تلخ و غلیظ دوست دارند، قهوه شیرین می خورند؟ 


دلیل آن است که وقتی مورد سوال قرار می گیریم معمولا از مغز جدید خود برای پاسخگویی استفاده می کنیم و سعی می کنیم بهترین و منطقی ترین جواب ممکن را ارائه دهیم ولی وقتی در شرایط واقعی می خواهیم قهوه بخوریم، مغز قدیم تاثیر بیشتری بر عملکرد ما دارد!


ورود به مغز انسان


اگر مشتریان نیازهای واقعی خود را بر زبان نمی آورند و همواره نمی توان به گفته های آنان اعتماد کرد، پس راه حل چیست؟ در سال های اخیر دستگاه هایی با نام FMRI ساخته شده است که انواع کوچک و قابل حملی دارد که بر سر انسان نصب می شود و می تواند از مغاز انسان عکس بگیرد. 


با این دستگاه دریچه ای را برای ورود به مغاز انسان باز کردند. دانشمندان و بازاریابان می توانند با بررسی عکس های مغاز فردی که مثلا در حال تصمیم گیری خرید است به دیدگاه موثق تر و جدیدتری دست یابند.




اگر خیلی ساده بخواهیم نحوه کار این دستگاه ها را درک کنیم، کافی است بدانیم که وقتی قسمت خاصی از مغز تحریک می شود، معمولا خون با اکسیژن بیشتر به آن بخش مغز منتقل می شود. بنابراین دستگاه های FMRI با عکسی که از مغز تهیه می کنند، می توانند نقاط تحریک شده را مشخص کنند. 


بررسی الگوهای مختلف مغز حین انجام فعالیت های مختلف ما را به نتایج جالب و جدیدی سوق می دهد. مثلا از مغز افراد مختلف در حال پرداخت پول در فروشگاه عکس گرفته شده و الگوی به دست آمده با الگوهای دیگر مقایسه شده و نتیجه این بوده که الگوی به دست آمده شباهت زیادی با عکس مغز وقتی که بدن در حال تحمل درد است دارد! 


بنابراین از این آزمایش به نتیجه بسیار جالبی می رسیم. فرد وقتی پول پرداخت می کند، در مغز بخش درد تحریک می شود و پرداخت پول برای مشتری معمولا دردناک است، حتی اگر مشتری این موضوع را بر زبان نیاورد!


بنابراین با انجام آزمایشات مختلف و فراوان به اطلاعاتی دست می یابیم که می تواند در بازاریابی و فروش بهتر محصولات و خدمات به ما کمک کند.



3 نکته مهم درباره مغز قدیم


همانطورکه گفته شد اغلب تصمیمات خرید ما با مغز قدیم انجام می شود. پس بسیار مهم است که با عملکرد این بخش مغز بهتر آشنا شویم. هر بخش از سه بخش اصلی مغاز بر بخش های دیگر تاثیرگذار است.


1- مغز قدیم با احساسات ترغیب می شود!


اغلب تصمیمات ما به صورت احساسی گرفته می شوند و سپس با منطق توجیه می شوند. این جمله کلیشه ای در اغلب کتاب های بازاریابی موجود است. موضوع مهمتر آن است که احساسات ما تحت تاثیر چه مواردی هستند؟ 


یک عامل مهم و تاثیرگذار اطلاعاتی است که توسط حواس پنجگانه ما وارد مغز می شود. شرکت های موفق سعی می کنند حواس مختلف شخص را در محصول و همینطور در بازاریابی خود لحاظ کنند. 


مثلا شرکت اپل حتی بر بسته بندی محصولات خود کار می کند تا باز کردن بسته محصول احساس خوشایندی بر مخاطب بگذارد. مثلا صدای باز شدن جعبه صدایی دلپذیر باشد. آزمایشات مختلفی در فروشگاه ها انجام شده و نتایج نشان می دهند که پخش یک موسیقی خاص بر تصمیمات خرید مشتریان تاثیر می گذارد. 


حتی رایحه های مختلف باعث افزایش یا کاهش فروش می شوند. مثلا در یک لباس فروشی استفاده از بوی وانیل باعث دو برابر شدن فروش ماهانه شد! البته می توان به طور مفصل درباره دلیل این امر صحبت کرد ولی اگر خیلی خلاصه بگوییم: هر عاملی که باعث ایجاد احساس بهتری در ما می شود می تواند فرایند تصمیم گیری خرید را ساده تر کند و باعث شود فرد راحت تر تصمیم خود را بگیرد.




2- معیار تصمیمات مغز قدیم، کسب لذت و آسایش و دوری از درد و ناراحتی است!

دو عامل بسیار پایه ای و مهم در تصمیمات ما کسب لذت و دوری از درد است. آفریدگار ما، بدنه را طوری خلق کرده است تا از آسیب های مختلف محافظت شود. مثلا وقتی دندان درد داریم، مغز قدیم یک وقفه به تمامی تصمیمات ما وارد می شود و ما را مجبور می کند که برای دوری از این درد اقدام کنیم. همینطور معمولا ما دنبال لذت و آسایش هستیم. اگر اینطور نبود، غذاهای خوشمزه، کولرهای گازی، اتومبیل های گرانقیمت و ... هیچ فروشی نداشتند. بنابراین در فروش و بازاریابی بسیاری از محصولات پرداختن به موارد و دلایل منطقی کافی نیست و باید به مخاطب نشان دهیم محصولات و خدمات ما چگونه آنها را از ناراحتی و درد محافظت می کند و به کسب آسایش و لذت بیشتر کمک می کند. 


برایان تریسی در کتاب جدید خود «قورباغه را ببوس!» که حدود دو ماه پیش چاپ شده است می گوید: انگیزاننده دوری از درد و آسیب، 5/2 برابر قدرتمندتر از انگیزاننده کسب لذت است.


3- مغز قدیم با تصاویر ارتباط برقرار می کند!


65 درصدتمامی اطلاعاتی که به مغاز منتقل می شوند از طریق بینایی است. تصاویر در بازاریابی اهمیت فراوانی دارند. ما معمولا در بازاریابی فقط بر واژگان تاکید می کنیم. واژگان با مغز جدید تحلیل می شوند، ولی تصاویر با مغز قدیم. 


بنابراین شاید ما در یک جلسه ساعت ها صحبت کنیم تا فروشی را انجام دهیم و شخص مقابل با دقت به حرف های ما توجه نکند و نتوانیم مذاکره را به نتیجه برسانیم ولی اگر از تصویر مناسبی استفاده کنیم وآن را با مطالب خود همراه کنیم، معمولا تاثیرگذاری بسیار بیشتر می شود، چون تصاویر می توانند توجه مغز قدیم را به خود جلب کنند.


بسیاری از مدیران فکر می کنند راهکارهای بازاریابی عصبی فقط برای برندهای بزرگ با بودجه های زیاد قابل اجرا هستند ولی اغلب ایده ها به راحتی در کسب و کارهای کوچک هم قابل اجرا هستند. در این مقاله با عملکرد مغز تا حدودی آشنا شدیم. در مقاله بعد به چند راهکار عملی می پردازیم تا از ایده های بازاریابی عصبی در کارمان استفاده کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۲۸
مدرس بازاریابی مدرس فروش

مدیر فروش موفق چه می‌کند؟

مدیران فروش عهده‌دار شغلی دشوار و پیچیده هستند که نیازمند آموزش حرفه‌ای، تعهد بسیار بالا و درک کوچک‌ترین موقعیت‌ها و نیازهای بازار است.

سایت درگی: فروش از پیچیده‌ترین و بلکه چالش‌برانگیز‌ترین مباحث کسب‌وکار است؛ و از همین‌رو بدست‌گرفتن مدیریت آن نیز کاری چالش‌آفرین محسوب می شود که ظرافتهای خاص خود را می‌طلبد. مدیران فروش عهده‌دار شغلی دشوار و پیچیده هستند که نیازمند آموزش حرفه‌ای، تعهد بسیار بالا و درک کوچک‌ترین موقعیت‌ها و نیازهای بازار است. برعهده‌گرفتن رهبری یک تیم حرفه‌ای فروش، نیازمند اعتماد به نفس بالا، برنامه‌ریزی راهبردی، ذهنیت استراتژیک، ارتباط شفاف و کارآمد، یادگیری، یادگیری‌زدایی و یاددهی و بسیاری دیگر از مهارتهای تخصصی است. افزون بر این، می‌توان هدف بسیاری از سازمانها را در قالب خلق ارزش و افزایش فروش سودآور از طریق مرتفع ساختن نیاز بازار و ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان خلاصه کرد؛ که مدیریت فروش در رسیدن به این هدف، نقش بسیار قابل توجهی در میان فعالیتهای بازاریابی دارد. به‌زبان ساده مدیریت فروش عبارت است از، اداره‌کردن منابع انسانی فروش برای ارتقاء کیفیت و کمیت فروش. کیفیت فروش میزان خشنودی و ماندگاری مشتریان را سبب می‌شود و کمیت فروش میزان اقلام و ارقام فروش را بالا می‌برد. و هماهنگی و توازن بین این دو، موفقیت روزافزون شرکت را فراهم می‌سازد.


مدرس فروش   استاد فروش   مدیر فروش موفق چه می‌کند

مدرس فروش


مدیر فروش کیست و چه می‌کند؟


 مدیران فروش دست‌کم پنج فعالیت کلیدی مطابق نمودار زیر را بر عهده دارند:



 

البته وظایف مدیران فروش به همین موارد منحصر نمی‌شود و یک مدیر فروش کارآمد لازم است ضمن مشخص ساختن اهداف فروش، این اهداف را با اهداف بازاریابی و اهداف سازمانی همراستا سازد. و به‌علاوه، مدیران فروش با برعهده‌گرفتن گزینش و پرورش نیروهای انسانی بخش فروش، ضمن فراهم نمودن امکانات جهت آموزش کافی به آنها  موجبات انگیزش پرسنل فروش را به طرق مختلف فراهم می‌سازد.


اهمیت آموزش و تفاوت آموزش به فروشندگان و مدیران فروش

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


 موارد یادشده، همگی موید اهمیت و نقش مدیران فروش در ارتقای عملکرد سازمانی و بهبود زنجیره ارزش‌آفرینی هستند. به همین دلیل است که آموزش مدیران فروش، از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است.


حال سوال اینجاست که چگونه می‌توان مدیران فروش کارآمدتری را در اسرع زمان و باحداقل هزینه تربیت کرد؟  افزایش کیفی توانمندیها و ارتقای سطح مهارتی مدیران فروش، در گرو شناخت مسیر شغلی (Career Path) ایشان است. شناخت این مسیر بیشتر از آن جهت اهمیت دارد که بعضی از نیروهای فروش امروز، مدیران فروش فردا خواهند بود که البته این ارتقا مستلزم محقق شدن شرایط لازم و کسب شایستگی‌های مورد نیاز است. به هر ترتیب بسیاری از مدیران فروش قبلاً از اعضای تیم فروش بوده‌اند. اگر در سطح فردی این مسیر را در نظر بگیریم، اعضای یک تیم فروش باید از مهارتهای فردی خوبی برخوردار باشند. به عنوان مثال برابر نظر بسیاری از کارشناسان فروش، فروشنده‌ها باید درکار تیمی عملکردی مطلوب و شایسته داشته باشند و به‌علاوه باید مهارتهای فردی دیگری را نیز در زمینه‌های مختلف از جمله ارتباط با مشتریان، طراحی پروپوزال، مذاکره، و مهارتهای ارائه در خود پرورش دهند. بنابراین آنچه مسلم است، یک فروشنده باید مهارتهای فردی بالایی داشته باشد تا قادر به حرکت در مسیر تعالی و پیشرفت بوده و بتواند به درجات بالاتر و ارتقای شغلی دست یابد. از این‌رو، بیشتر فروشندگان سعی دارند تا با تمرین و آموختن مهارتهای فردی و پرورش این توانایی‌ها، به جایگاه مدیریت فروش دست یابند. اما در واقع یک مدیر فروش به مهارتهای کاملاً متفاوتی نیاز دارد که در سطح مهارتهای فردی مطرح نیستند، چرا که مدیران فروش باید هدایت‌کننده‌ی عملکرد نیروهای خود باشند. بنابراین مهارتهای فردی از اهمیت کمتری در این سطح برخوردارند، هر چند که یک مدیر فروش مسلط باید مهارتهای ارتباطی بالایی داشته باشد. اما مهم‌تر این است که یک مدیر فروش، چگونه تیم خود را رهبری می‌کند، چگونه به آنها انگیزه می‌دهد، چگونه ایشان را مدیریت می‌کند، چگونه نیروهای مورد نظر خود را استخدام کرده و شایستگی‌های لازم را درآنان پرورش می‌دهد، و اینکه چطور تیم خود را تبدیل به خانواده‌ای با عملکرد بالا می‌کند. بنابراین نگرش یک مدیر فروش با یک فروشنده کاملاً متفاوت خواهد بود و این مهم باید در طراحی مبحث آموزشی گنجانده شود.


نکته بعدی که باید مدنظر باشد، چگونگی تسریع در فرآیند تربیت مدیران شایسته‌ی فروش است. پاسخ این سوال، در گرو داشتن برنامه‌ای جامع و آموزش‌محور برای حمایت از مدیران فروش است. امروزه، بسیاری از شرکت‌های بزرگ و شناخته شده، برنامه‌های آموزشی جامع فروش و نیز برنامه‌هایی برای توسعه‌ی توانمندیهایی رهبری در سازمان خود دارند. اما آنچه عموما از دید این شرکت‌ها ً مغفول می‌ماند، این است که یک مدیر فروش بسته به نیازمندیهای شغل خود به چه مهارتها و شایستگی‌هایی نیازمند است تا بتواند فعالیتهای روزانه‌ی تیم خود را مدیریت کند. در این زمینه دو مسأله باید مورد توجه باشد، نخست آنکه مهارتهای مورد نیاز می‌بایست به مدیران فروش و بویژه افراد تازه‌کار در قالب برنامه‌های تربیتی و حمایتی آموزش داده شود، و هم‌چنین این موضوعات باید توسط مراکز آموزشی معتبر و مجرب و نیز فرآیندهای کوچینگ (مربی‌گری) به آنها آموزش داده شود. مدیران فروش باید نه تنها به کمک فرآیندهای کوچینگ یاد بگیرند، بلکه باید با مفهوم یادگیری‌زدایی نیز آشنا شوند. منظور از یادگیری‌زدایی این است که دانسته‌های قبلی‌مان را که روزی درست بوده‌اند و الان به جهت تغییرات شرایط درست نیستند را از ذهن خود پاک کنیم و یا دانسته‌هایی را که از اساس غلط بوده‌اند و حال به اشتباه‌بودن آنها پی برده‌ایم را دور بیندازیم. یادگیری‌زدایی، بویژه در عصر حاصر و انفجار اطلاعاتی اهمیت دو‌چندانی می‌یابد، چرا که بعضی مواقع باید آموخته‌های خود را فراموش کرد و یا آنها را به حاشیه ‌راند؛چرا که به فراخور شرایط موجود موضوعیتی ندارند.


بنابراین، اگر به‌طور مثال در نقش یک مدیر فروش هنوز به این فکر می‌کنید که چگونه تماس موفقی با مشتری داشته باشید و معامله را خاتمه دهید، به معنای آن است که هم‌چنان در گیرودار مهارتهای فردی و در همان سطح باقی مانده‌اید. حال‌آنکه وقتی فردی به جایگاهی مثل مدیریت فروش دست می‌یابد، باید بخشی از تفکرات بویژه فردمحورانه‌ی خود را به ورطه‌ی فراموشی بسپارد و یا دست کم آنها را در حاشیه ذهن خود حفظ کند. چرا که یک مدیر کارآمد باید بتواند از طریق مدیریت شایسته افراد، عمکرد تیم خود را بالا ببرد و برای این کار نیازمند مهارتهایی مثل مهارت در مربی‌گری، مدیریت عملکرد، مهارت استخدام بهترین‌ها، و بالاخره توانایی در رهبری تیم فروش و انگیزش ایشان است.



ویژگی‌های یک مدیر فروش موفق


افزون بر موارد فوق، مدیران فروش باید تغییرات دیگری را نیز در رفتار خود اعمال کنند تا در شغل خود بدرخشند. از جمله آنکه باید در زبان گفتمان و شیوه‌ی تعامل خود تحولاتی ایجاد کنند. چون که یک فروشنده با مشتری صحبت می‌کند و با او تعامل دارد، حال آنکه یک مدیر فروش با فروشنده‌ها سروکار دارد و دغدغه او این است که چگونه رفتارهای غیر مولد فروشندگان را به رفتارهای سازنده و مطلوب تبدیل کند، در صورتی که دغدغه فروشندگان خاتمه دادن به معامله و فروش به ایشان است. لذا یکی از وظایف مهم مدیران فروش، شناسایی خلاهای رفتاری خود و نیروهای در اختیار و تلاش در جهت اصلاح و مهندسی این رفتارها است. اما برای داشتن فروشنده‌های بهتر، ابتدا باید روی حوزه‌هایی تمرکز کرد که فروشنده‌ها در آن عملکردی مطلوب دارند و به نوعی نقطه قوتشان محسوب می‌شود. درست مانند مربی‌گری تیم‌های ورزشی، که مربیان قبل از کار روی مهارتهای جدیدی که بازیکنان باید بیاموزند، تمرکز خود را روی حداکثرساختن توانمندیهای  فعلی بازیکنان و نقاط قوت موجودشان جلب می‌کنند.




مدیران فروش گاه در این زمینه اشتباهاتی را مرتکب می‌شوند، از جمله آن‌که وقتی با تیم خود صحبت می‌کنند به دلیل جایگاه به ظاهر برترشان انتظار دارند که فروشندگان مطابق خواسته و عملکرد مدیر تیم عمل کنند. به این معنا که چون من رئیس هستم، اقدامات شما نیز باید مانند در راستای اعمال من باشد. متخصصان هاروارد از این عارضه با عنوان" سندرم سوپر استار" یاد می‌کنند. سوپر استارها و یا ابر قهرمان‌ها قادر به درک صحیح دیگران نیستند و رویه‌‌هایی را که از نظر خود درست می‌دانند به کارمندانشان دیکته می‌کنند.


این نشانه‌ی این مساله است که این قیبل افراد، مربیان قابلی نبوده و نقش خود را به عنوان یک مدیر فروش به درستی درک نکرده‌اند. اما مربیان کاربلد چه در عرصه‌های ورزشی و چه کسب وکار، از بستر تعامل وارد می‌شوند. این مدیران با همراهی اعضای تیم خود به رصد کاربردی‌ترین و مولدترین روشهای فروش و بررسی عوامل حیاتی موفقیت در فروش می‌پردازند، تا با نگاهی فرصت‌یاب به شکلی آگاهانه از آن الگوبردای کنند. مدیران فروش نباید همچون کسانی باشند که دلشان را به  میز ریاست خوش کرده اند. بلکه باید از پشت میز خود بلند شوند و با تیم خود شروع به کار کنند، زیرا این کار  عامل اصلی رشد و موفقیت شرکت و کارکنان خواهد بود.


آنچه مسلم است، در آینده‌ای نه چندان دور، عملکرد مدیریت فروش توسط عملکرد اعضای تیم او سنجیده می‌شود. لذا تاثیر مثبت و سازنده مدیران فروش بر اعضای تیم فروش منجر به کسب نتایج مطلوب‌تر خواهد شد.  به عنوان مثال، چنانچه یک مدیر فروش بتواند عملکرد 10 فروشنده تحت نظر خود را تنها به اندازه‌ی 10 درصد بهبود دهد، شاهد یک هم‌افزایی بسیار سازنده در عملکرد کاری سازمان خواهیم بود و این دلیلی بر اهمیت تربیت و آموزش مدیران فروش شایسته است.


علاقمندان می‌توانند در دوره جامع مدیریت فروش و فروش حرفه‌ای و یا دوره جامع مدیریت تیم‌های بازاریابی و فروش در محل آموزشگاه بازارسازان شرکت کرده و ضمن ارتقای مهارتهای فردی فروش، به پرورش مهارتهای خود در امر مدیریت پرسنل فروش اقدام کنند. کتاب‌های مدیریت فروش و فروش حضوری با نگرش بازار ایران (چاپ بیستم) و چهل‌گفتار پیرامون مباحث فروش هم می‌توانند برای مدیران فروش امروز و مدیران فروش آینده مفید باشند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۰۵
مدرس بازاریابی مدرس فروش

آموزش فروش دیجیتال    تدریس فروش دیجیتال

آموزش فروش دیجیتال


با گذشت بیش از 10 سال، نوینی ها هنوز هم رسالت و اهداف خود را فراموش نکرده اند. ما می خواهیم نقشی هر چند کوچک در جهت رشد و همگانی‌ شدن رسانه‌های دیجیتال در کشور عزیزمان ایران داشته باشیم. از 12 سال پیش تاکنون، شرکت نوین با اجرای پروژه های دیجیتال موفق بسیاری، کارنامۀ درخشانی در زمینه بازاریابی دیجیتال و تبلیغاتی اینترنتی از خود به جای گذاشته است. پروژه هایی که زمانی تنها ایده ای ناملموس بودند، اما امروزه به پروژه هایی درآمدزا تبدیل شده اند.



ما در نوین چه کاری انجام می دهیم؟


بگذارید راحت بگوئیم اگر قصد دارید در اینترنت فعالیتی تجاری راه اندازی کنید، تیم نوین صفر تا صد پروژۀ شما را اجرا خواهد کرد تا بتوانید به بهترین شکل به مشتریان خود خدمت رسانی کنید. از پرورش ایده های شما در قیاس با بازار ایران و جهان گرفته تا ارائه انواع روش های تبلیغات اینترنتی. نوین شرایطی را برای شما فراهم می کند تا بتوانید در کوتاه ترین زمان از طریق مناسب ترین راهکار ها، بهترین نتایج را به دست آورید. فهرست خدمات شرکت رسانه تجارت نوین عبارتند از:


سئو و بهینه سازی سایت


سئو و بهینه سازی وب سایت

سئو و بهینه سازی وب سایت


روزانه بیش از 5.9 میلیارد جستجوی مختلف توسط گوگل انجام می شود. این آمار خود نشان دهندۀ اهمیت جستجو و رتبۀ سایت در نتایج جستجو است. در واقع این کاربران هستند که به دنبال خدمات و محصولات شما می آیند، پس نباید از اهمیت موتورهای جستجو چشم پوشی کنید.


سئو مخفف واژۀ Search Engine Optimization است و به معنای بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو است. شما با یک سئوی خوب می‌توانید رتبۀ خود در موتورهای جستجو را ارتقا دهید تا وب‌سایت شما در جستجوهای بیشتری نمایش داده شود. اگر بهینه سازی سایت را پازلی دو تکه بدانیم، ساختار و محتوای وب‌سایت یک تکه از این پازل است. ساختار درست یک وب سایت به همراه کدنویسی دقیق و تولید محتوای ارزشمند می تواند تاثیرات مثبتی بر روی رتبه وب سایت شما داشته باشد. تیم نوین با بکارگیری بهترین تکنیک ها و استاندارهای سئو، مشتریان بسیاری را برای شما به ارمغان می آورد. بهتر است بدانید بهینه سازی وب سایت تنها برای سئو نیست و جذب کاربر نیز در آن اهمیت دارد.


تکۀ دوم پازل، شناخته شدن وب‌سایت شما و دریافت لینک از وب‌سایت‌های دیگر است. این لینک‌ها می‌توانند تاثیر بسزایی در اهمیت شما نزد موتورهای جستجوگر داشته باشند. ما لینک هایی با کیفیت و تضمینی را برای وب سایت شما ایجاد می کنیم چرا که کیفیت و ارزش لینک های خارجی از کمیّت آن مهم تر است.


طراحی سایت


طراحی سایت شرکت نوین

طراحی سایت شرکت نوین


امروزه دیگر داشتن یک وب‌سایت خوب به یکی از لازمه‌های کسب موفقیت تبدیل شده و مشتریان ترجیح می دهند تا حد امکان خدمات را به صورت دیجیتال دریافت کنند. داشتن یک وب‌سایت مناسب به شما کمک میکند تا در ابعاد وسیع‌تری با کاربران خود در ارتباط باشید.


یک وب سایت کارآمد می بایست علاوه بر زیبایی، هماهنگی با موتورهای جستجو، سازگاری با موبایل، رابط کاربری ساده ای نیز داشته باشد تا همۀ کاربران بتوانند به راحتی محتوای مورد نظر خود را جستجو کنند. تیم نوین برای راه اندازی و طراحی سایت دو راهکار را به مشتریان خود ارائه می دهد:


طراحی سایت اختصاصی

راه اندازی سایت با سایت ساز پرتال

طراحی سایت اختصاصی


در حقیقت، وب سایت یک شرکت شناسنامه و هویت آن محسوب می شود. به همین علت زیبایی و کارایی بیشترین اهمیّت را در طراحی یک وب‌سایت دارند. طراحان نوین با شناسایی بازار هدف و مشتریان به گونه ای وب سایت شما را طراحی می کنند که کاربران در همان نگاه اول به وب‌سایت شما علاقه‌مند شوند و بتوانند به راحتی با آن تعامل برقرار کنند. یک وب‌سایت خوب دارای هویتی یکپارچه است، می‌تواند کاربر را جذب کند، از سرعت بالایی برخوردار است، همه‌چیز را به وضوح توضیح می‌دهد، تمام نیازهای کاربر را برآورده می‌کند و یک تصویر مثبت در ذهن وی بر جای می‌گذارد.


راه اندازی وب سایت با سایت ساز پرتال


دومین راهکار پیشنهادی برای طراحی وب سایت، سایت ساز پرتال است. پرتال یک سیستم آنلاین برای طراحی و مدیریت وب‌سایت بدون نیاز به هر گونه تخصص است. از طریق پرتال به راحتی می‌توانید طراحی مورد نظر خود را پیاده‌سازی کنید، تغییرات مورد نظر خود را در آن اعمال کنید و خود شخصاً به مدیریت وب‌سایت بپردازید. فرقی نمی کند وب سایت شخصی می خواهید یا قصد دارید برای یک سازمان بزرگ وب سایتی راه اندازی کنید، پرتال تمامی امکانات حرفه ای لازم برای طراحی سایت را در بستر یک سیستم ایمن و مطمئن در اختیار شما قرار می‌دهد.


تحلیل استراتژی دیجیتال


تحلیل استراتژی دیجیتال

تحلیل استراتژی دیجیتال

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

برای آیندۀ برند تجاری خود چه برنامه دارید؟ چه استراتژی مشخصی برای کسب موفقیّت بیشتر دارید؟ آیا از موفقیت استراتژی های فعلی خود مطمئن هستید؟ آیا آمار و داده های وب سایت خود را بررسی می کند؟ تحلیل سایت در برنامۀ تجاری شما چه جایگاهی دارد؟ امروزه با وجود ابزارهای قدرتمند تحلیلگر، شما می توانید وضعیت دیجیتال برند خود را به دقت زیر نظر بگیرید و پس از بررسی داده ها، خدمات بهتری را به مشتریان ارائه دهید. این ابزارها حجم عظیمی از اطلاعات دربارۀ کاربران را در اختیار شما قرار می دهند.


با استفاده از این ابزارهای تحلیلی (مانند گوگل آنالیتیکس) شما حتی می توانید پیش از آنکه تجارت آنلاین خود را راه اندازی کنید، پیش زمینه ای دربارۀ مخاطبان خود به دست آورید. اطلاعاتی از قبیل سن و جنسیت آنها، مشاهدۀ آمار مربوط به رقبا، شناسایی رفتار مشتریان، علاقمندی های مشتریان، محبوبترین صفحات کاربران و … . مسلماً با داشتن چنین اطلاعاتی می توانید استراتژی های دیجیتال موثرتری را برای جذب مشتریان بیشتر اتخاذ کنید و روند برندسازی خود را تسریع بخشید.


بازاریابی محتوا


تولید و بازاریابی محتوا

تولید و بازاریابی محتوا


آیا می دانید کاربران اینترنت دقیقاً دنبال چه چیزی هستند؟ اگر کمی دقت کنید متوجه خواهید شد که آنها به دنبال وب سایتی هستند که علاوه بر تولید محتوای سرگرم کننده، مطالب آموزشی مفیدی را نیز در اختیارشان قرار دهند. مطالبی که بتواند پاسخی به سوالات ایشان در زمینه های مختلف باشد. بازاریابی محتوا بهترین نوع بازاریابی است چرا که مشتریان به دنبال برند تجاری شما می آیند. اگر بتوانید در زمینۀ کاری خود منبع قابل اعتماد و معتبری باشید، مطمئناً در تجارت خود موفق خواهید بود. بی دلیل نیست که می گویند: “محتوا پادشاهی می کند!”.



ما پس از تحلیل و بررسی برند تجاری شما، اقدام به تولید مطلب و محتوایی قابل فهم در زمینۀ کاری شما خواهیم کرد و آنچه را بیان خواهیم کرد که کاربران شما به دنبال آن هستند و می‌خواهند بدانند. محتوای خوب می بایست علاوه بر کاربردی بودن، سرگرم کننده نیز باشد تا بتواند مخاطبان را درگیر کند (اشتراک گذاری محتوا در بین دوستان). شاید تصور کنید محتوای تخصصی از میزان ترافیک وب سایت بکاهد، اما اینطور نیست. تولید محتوای معتبر و ارزشمند نه تنها موقعیت شما را در زمینۀ تجاری تان مستحکم می کند بلکه به مرور زمان باعث می شود مشتریان واقعی و کاربرانی وفادار را به دست آورید.


وبلاگ نوین


وبلاگ نوین محل مناسبی برای یافتن بهترین مقالات آموزش بازایابی دیجیتال، آموزش سئو و بهینه سازی سایت، آموزش طراحی سایت، آموزش بازاریابی محتوا، آموزش تحلیل و آنالیز وب سایت و … است. تیم نویسندگان با تجربۀ نوین به شکل مستمر در تلاشند تا مطالبی ارزشمند و مفید را در اختیار کاربران قرار دهند. مطالب موثقی که بر اساس تحقیقات و تجربیات کارشناسان نوین یا معتبرترین وب سایت های دیجیتال مارکتینگ جهان تهیه شده اند. می توان گفت وبلاگ نوین نه تنها بهترین مقالات آموزشی را منتشر می کند، بلکه در واقع شرح حالی از روند کاری کارکنان شرکت را در اختیار کاربران قرار می دهد. مطمئن باشید با مطالعۀ دقیق مطالب وبلاگ نوین، شما هم می توانید به یک بازاریاب دیجیتال حرفه ای تبدیل شوید.


بهینه سازی تجربۀ کاربری


بهینه سازی UI و UX وب سایت

بهینه سازی UI و UX وب سایت


حتی اگر روزانه میلیون ها بازدیدکننده داشته باشید تا وقتی که نتوانید یک تجربۀ کاربری خوب به آنها ارائه دهید، چندان اهمیّتی نخواهد داشت.


داشتن تجربۀ کاربری خوب نیازمند بهینه سازی المان های مختلفی است. تیم کارشناسی نوین با بررسی عوامل مختلف و بررسی رفتار کاربران، تجربۀ کاربری منحصربفردی را در اختیار مشتریانتان قرار می دهد. عوامل مختلف زیر در بهینه سازی تجربه کاربری تاثیر دارند:


ساختار وب‌سایت: وب‌سایت شامل چه صفحاتی می‌شود و آیا نقشۀ صفحات برای کاربر واضح است؟

محتوای وب سایت: متون، تصاویر و … تا چه حد مرتبط و قابل فهم هستند و چقدر برای کاربر جذابیت دارند؟

چیدمان صفحات: محتوای صفحات به چه ترتیبی چیده شده است و آیا آنچه اهمیّت دارد جلب توجه می کند؟

مسیر فرآیندها: فرآیندهای تبدیل کاربر به یک عضو یا مشتری تا چه حد برای مخاطب قابل فهم است؟

تیم نوین با بررسی فاکتورهای بالا در طراحی وب سایت شما سعی می کند تا محیطی یکپارچه در اختیار کاربران قرار دهد. اهمیت تجربۀ کاربری خوب برای کاربران در این است که آنها وب سایت شما را به خاطر خواهند سپرد و احتمال بازگشتشان به وب سایت شما به عنوان یک کاربر وفادار افزایش خواهد یافت.


تبلیغات و بازاریابی دیجیتال


به بازاریابی و تبلیغات برای محصولات و خدمات یک برند از طریق رسانه های دیجیتال، دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی اینترنتی می گویند. بازاریابی دیجیتال بر خلاف بازاریابی سنتی کاملاً هدفمند و قابل اندازه گیری است.


دیجیتال مارکتینگ به حدی فراگیر است که مشتریان در هر زمان و مکانی می توانند به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند. امروزه مشتریان می خواهند با شرکتی در تعامل باشند که به خوبی آنها را بشناسد، ارتباط شخصی سازی شده با آنها داشته باشد و بر اساس نیازها و علایقشان به آنها پیشنهاد دهد.


جذب چنین ترافیک هدفمندی به مدیریتی تخصصی نیاز دارد. ما در نوین، با در نظر گرفتن اهداف تجاری و مخاطبان تان، شما را در ساخت و مدیریت کمپین های تبلیغاتی متنوع یاری می کنیم.


بازاریابی شبکه های اجتماعی


تبلیغ و بازاریابی در شبکه های اجتماعی

تبلیغ و بازاریابی در شبکه های اجتماعی


شبکه‌های اجتماعی دیگر به بخشی از زندگی روزمرۀ بسیاری از ما تبدیل شده‌اند. ما از طریق این شبکه‌ها اخبار روز را دنبال می‌کنیم، مطالب مورد علاقۀ خود را می‌خوانیم و با دوستان خود در ارتباط هستیم. شبکه اجتماعی می‌توانند فرصتی خوب برای برندهای تجاری ایجاد نمایند تا نام خود را در ذهن کاربران حک نمایند. ما در نوین، می‌توانیم تبلیغات شما را در تمام شبکه‌های اجتماعی پر طرفدار کاربران ایرانی قرار دهیم. تبلیغ شما بروی صفحات پرطرفدار این شبکه‌ها قرار خواهد گرفت و مطمئن خواهید بود که بیشترین تعداد کاربران آنها را مشاهده می‌کنند.


تبلیغات بنری


در این روش از تبلیغات، بنر تبلیغاتی شما در وب سایتی پر بازدید و مرتبط با فعالیت تجاری شما در مدت زمان مشخصی، به نمایش گذاشته می شود. نوین می‌تواند در این زمینه به شما کمک کند تا بنر تبلیغاتی خود را با قیمتی مناسب بر روی وب‌سایت‌های مرتبط و پر بازدید قرار دهید. روش تبلیغات بنری نه تنها کاربران جدیدی به وب سایتتان روانه می کند، بلکه باعث دیده شدن نام شما در فضای مجازی خواهد شد.


تبلیغات کلیکی


در سیستم تبلیغات کلیکی به ازای نمایش بنرهای تبلیغاتی شما در سایت های پربازدید هیچ هزینه ای دریافت نمی شود و تنها زمانی که بر روی تبلیغاتی کلیک شود هزینه تبلیغات از حساب شما کم میشود (یعنی به ازای هر بازدید کننده ای که وارد وب سایت شما می شود).


تبلیغات کلیکی (PPC) یا (پرداخت به ازای کلیک) روشی موثر برای بالا بردن ترافیک وب سایت شماست؛ همچنین با توجه به تعداد نمایش بالای آگهی‌ها، این روش منجر به برندسازی می‌شود. نوین می‌تواند در مدیریت یک بازاریابی کلیکی قوی و مقرون به صرفه به شما کمک کند و همراه شما باشد.


تبلیغات گوگل


روزانه میلیون ها نفر برای جستجوی کلمات کلیدی مورد نظر خود از گوگل استفاده می کنند. گوگل ادوردز سرویس تبلیغاتی اصلی گوگل و منبع درآمد اصلی این شرکت است. هنگامی که شما در گوگل یک عبارت را جستجو می‌کنید، در سمت راست صفحه شاهد نتایجی خواهید بود که با رنگ متفاوتی نمایش داده شده‌اند.


ممکن است وب سایت شما در نتایج جستجوی یک عبارت کلیدی جایگاه مناسبی نداشته باشد، با کمک ابزار گوگل ادوردز و با پرداخت هزینۀ مناسبی می توانید در کلمات کلیدی مورد نظرتان در صفحۀ اول نتایج جستجوی گوگل قرار بگیرید.


مزیت اصلی این تبلیغات این است که تنها هنگام انجام جستجوهای مرتبط و با توجه به علایق و نیازهای کاربر به وی نمایش داده می‌شوند و البته، شما تنها بابت هر کلیک پول پرداخت می‌کنید. تبلیغات گوگل روشی موثر برای بالا بردن رتبه وب سایت در نتایج جستجو است.


بازاریابی ایمیل


ایمیل مارکتینگ

ایمیل مارکتینگ


هدف از ایمیل مارکتینگ اطلاع رسانی، معرفی و فروش کالا و خدمات به دریافت کنندگان ایمیل ها، حفظ مشتریان سابق و ارائه اطلاعات، اخبار و محصولات جدید می باشد. شاید تصور کنید ارسال ایمیل تبلیغاتی مانند گذشته موثر نیست، اما آمار دیجیتال و البتۀ تجربۀ شخصی ما در نوین چیز دیگری را نشان می‌دهد.


با کمک تیم تبلیغاتی نوین می توانید قالبی زیبا برای ایمیل های تبلیغاتی خود طراحی کنید و آنها را به بانک ایمیلی که نوین در اختیار شما قرار می دهد ارسال نمایید. مطمئن باشید هنگامی که آمارها و نتایج ایمیل ها را مشاهده کنید، شگفت زده خواهید شد.


بازاریابی پیامکی


ارسال پیامک تبلیغاتی

ارسال پیامک تبلیغاتی


ارسال اس ام اس تبلیغاتی نیز مانند ایمیل مارکتینگ کاملاً هدفمند صورت می گیرد. پیامک کوتاه است و تمام تلفن های همراه از این سرویس پشتیبانی می کنند؟ پس چرا از آن استفاده نکنیم؟ آمار نشان می دهد تقریباً 90% از پیامک های تبلیغاتی ارسالی توسط کاربران مطالعه می شوند.


نوین با استفاده از پیشرفته ترین سامانه پیامکی در بازاریابی پیامکی شما را یاری می کند. شما دو راه برای ارسال پیامک‌های خود دارید. یکی آنکه پیامک خود را به بانک‌های از پیش جمع‌آوری شده ارسال کنید. این بانک‌ها بر اساس شهر، شغل، سن و … طبقه‌بندی شده‌اند. همچنین می‌توانید یک بانک شماره از مشتریان خود جمع‌آوری کنید و تمام اخبار و پیشنهادات خود را برایشان ارسال کنید.


ایجاد کمپین های اشتراکی و مدیریت آنها


با ایجاد کمپین های اشتراکی شما می توانید مشتریان و مخاطبان واقعی خود را پیدا کنید. این کمپین کمک می‌کند تا لیستی از مشتریان خود را در اختیار داشته باشید و هر زمان که پیشنهاد و خبر جدیدی را داشتید، تمام آنها را مطلع کنید. به طورعنوان نمونه شما می توانید با ایجاد یک بنر تبلیغاتی اقدام به جمع آوری شماره تلفن و ایمیل های مشتریان خود کنید، یا مشتریان شما می توانند با وارد نمودن ایمیل خود در وب سایت از آخرین اخبار شما مطلع گردند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۴۱
مدرس بازاریابی مدرس فروش

مذاکرات تجاری و فنون مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره مدرس مذاکره تدریس مذاکره

مدرس اصول و فنون مذاکره

مقدمه:

مدیران در انجام وظایف خویش نقش های متعددی را ایفا می کنند. نقش هدایت، دیده بانی، تشریفات، ترویج و نقش های دیگر که طبیعت کار آن ها است. مذاکره نیز یکی از نقش های بسیار مهمی است که مدیران بخش قابل ملاحظه ای از وقت خود را به آن اختصاص می دهند. مذاکره با بانک به منظور تامین منابع مالی مورد نظر سازمان، مذاکره با فروشندگان مواد اولیه و قطعات مورد نیاز برای تولید، مذاکره با خریداران عمده و کارفرمایان طرف شرکت به منظور فروش محصولات، مذاکره با مسئولان دولتی برای دریافت تسهیلات لازم و احیانا استفاده از فرصت های مطروحه و همچنین مذاکره با سهامداران به منظور جلب همکاری آن ها همه تلاش هایی هستند که مدیران به قصد توفیق و حصول نتیجه، وقت زیادی از خود صرف آن می کنند(فیشر ویوری، 18)

علاوه برمدیران شرکت کارمندان بخش فروش و ارائه دهندگان خدمت نیز برای موفقیت در امر فروش نیاز به آگاهی از روش ها وفنون مذاکره دارند. ارائه خدمات بیشتر به مشتری ها و طرف مقابل در مذاکرات تجاری توسط برقراری تعامل سازنده ومثبت با آنها و از طریق ارتباط موثر امکان پذیر می باشد. شما به عنوان یک مذاکره کننده نقطه ارتباط مشتری با کمپانی وسازمان هستید پس به عنوان منبع اصلی برقراری ارتباط کمپانی با مشتری نحوه برقراری ارتباط شما با طرف مقابل اهمیت زیادی دارد و در واقع می توان گفت که این مهم ترین کار یک کارمند بخش فروش، مدیر و به طور کلی یک مذاکره کننده می باشد(ایونسون، 1380، صص 73-72) این گزارش دارای دو قسمت می باشد که در قسمت اول به شرح وتعریف مذاکره، انواع مذاکره کننده و مراحل مذاکره می پردازیم. در قسمت دوم تعدادی از تکنیک های ارتباطی موثر مانند ارتباطات کلامی، ارتباطات غیر کلامی و...   در مذاکرات تجاری و برخود با مشتری ارائه می شود. 


تعریف مذاکره:

برای مذاکره در کتاب ها ومقالات تعریف های مختلفی ذکر شده است. به طور کلی می توان گفت که به دلیل تنوع در ارتباطات میان افراد تعریف های متعددی برای مذاکره ارائه شده است. در این جا به بیان تعدادی ازتعاریف مذاکره می پردازیم :

1 – مذاکره نوعی ابزار ارتباطی بین دو طرف است که به منظور نیل به توافق در باره منافع مشترک و در عین حال متضاد به کار گرفته می شود(فصلنامه مطالعات مدیریت، 1378، ش 21و22، ص20)

2 - مذاکره نوعی ابزار ارتباطی بین دو طرف برای نیل به توافق پیرامون نیازها و نظرات متفاوت است(همان، ص19 ) 

3 – مذاکره یک ابزار اساسی است تا شما آنچه را که می خواهیداز دیگران به دست اورید(حیدری، 1370، ص1)

4 – مذاکره فرایند دست یابی به تصمیم مشترک از طریق مفاهمه است(مجله تدبیر، 1374، ش51، 82) 

5 – در فرهنگ لغت انگلیسی مذاکره تلاش و کوشش جهت نیل به توافق بین دو نفر یا بیشتر از دو نفر است در صورتی که افراد شرکت کننده در مذاکره دارای حق وتو می باشند(سناف، 2008، ص 1) 

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

مدرس اصول و فنون مذاکره 

استاد اصول و فنون مذاکره 

تدریس اصول و فنون مذاکره 

سخنران اصول و فنون مذاکره 

آموزش اصول و فنون مذاکره

دوره اصول و فنون مذاکره


 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی


 بهزاد حسین عباسی

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

انواع مذاکره کنندگان :

در اکثر متون مختلف مذاکره کنندگان به سه دسته تقسیم می شوند:ملایم، سخت و اصولی. مذاکره کننده ملایم خواستارآن است که از برخورد های شخصی پرهیز کند لذا به سادگی به امتیاز دادن می پردازد تا نیل به توافق را هموار سازد. وی دنبال دست یابی به یک راه حل دوستانه است. لذا غالب اوقات خود را در وضعیتی می بیند که در سوء استفاده قرار گفته و احساس تلخی را نصیب خودکرده است. 

مذاکره کننده سرسخت هر موقعیتی را به عنوان جدال خواست های طرفین می بیند که در این درگیری و تقابل، طرفی که مواضع افراطی تر اتخاذ کند و بیشتر ایستادگی کند نتیجه بهتری خواهد گرفت. مذاکره کننده سرسخت می خواهد پیروز شود با این وجود نتیجه کارچنین شخصی اغلب منجر به ایجادپاسخی به همان میزان سخت وخشن می شود که او را مایوس می کند و نیروی او را ازبین می برد و برروابط وی با طرف مقابل لطمه می زند. 

راه سومی هم برای مذاکره وجود دارد. راهی که نه سخت است و نه ملایم بلکه هم سخت است و هم ملایم. این روش روش مذاکره اصولی ست. روش مذاکره اصولی این است که بایستی در مورد موضوعات بر اساس شایستگی و قدر واعتبار آن ها تصمیم گرفت نه از طریق چک وچانه زدن و پای فشردن بر روی آن چه که هریک از دو طرف می گوید که می کند یا نمی کند. روش مذاکره اولی به شما می گوید که هر جا امکان دارد به دنبال منافع متقابل باشید و هر جا که منافع شما در تضاد قرا می گیرد شما باید مصرا به دنبال آن باشید که نتیجه و حاصل مذاکره مبتنی بر نوعی معیار منصفانه، مستقل از اراده وخواست هر یک از طرفین باشد. روش مذاکره اصولی در مورد شایستگی ها سخت است و در مورد مردم ملایم. این روش از هیچ نوع حیله و نیرنگ ویا هیچ نوع وضع حالت بخصوصی بهره نمی گیرد. مذاکره اصولی به شما نشان می دهد که چگونه آنچه را که استحقاق آن را دارید بدست آورید و در عین حال آراسته ومحبوب ونجیب باشید. روش مذاکره اصولی به شما این توان را می دهد که جانب انصاف را رعایت کنید و در همین حال شما را در برابر کسانی که درصددند از منصف بودن شما بهره برداری کنند مصون ومحفوظ می دارد(حیدری، 1370، صص 3-2) 


در ادامه این بحث به بیان تعدادی از خصوصیات یک مذاکره کننده موفق می پردازیم :                                          

- متفکر و سریع الانتقال

- قدرت ارتباط با دیگران

- تحلیل گر و پرسش گر

- هدف مندی سازمانی ونه خود بینی

- شکیبا و خونسرد

- انسانی مودب و موقر

- خوش مشرب و خوش اخلاق


راهبردهای اساسی درمذاکره:

راهبردهای مذاکره را به سه دسته کلی می توان تقسیم کرد:اول برد – برد؛ دوم برد – باخت و سوم باخت -  باخت. در استراتژی اول، فرایند مذاکره به نحوی طی می شود که هر دو طرف از نتایج آن منتفع شوند و خود را برنده مذاکره تلقی نمایند. در استراتژی دوم، یکی از طرفین فرایند مذاکره از فرایند مذاکره بهره مند می شود اما طرف مقابل احساس خسران و زیان می کند. در استراتژی سوم، هیچ یک از طرفین از انجام مذاکره نفعی نمی برد و در واقع هردوطرف احساس باخت می کنند. 

بهترین استراتژی مذاکره، استراتژی برد – برد است که البته خیلی هم آسان نیست فرایند مذاکره را به نحوی اداره نمود که طرفین برنده باشند، به ویژه وقتی که وضعیت بحرانی شود و حساسیت نسبت به موضوع افزایش یابد وطرفین به جای برخورد عقلایی ومنطقی با موضوع به نحو احساسی برخورد کنند. در این استراتژی طرفین به نیازهای یکدیگر توجه دارند ودر کلیه مراحل مذاکره به این نکته عنایت دارند که این توافق چه نفعی برای طرف مقابل در پی خواهد داشت. البته ممکن است این سوال مطرح شود که اگر ما در مذاکره برنده باشیم استراتژی برد – باخت، خیلی هم چیز بدی نیست و تا وقتی که منافع ما تامین باشد بردن یا باختن طرف مقال چندان اهمیتی برای ما نخواهد داشت. 

در پاسخ به این پرسش می توان گفت که بازنده، بیکار نخواهد نشست و در فکر تلافی وجبران خسارت خود خواهد بود و این تلافی ها ممکن است برد موقت ما را به باخت دائم مبدل  سازد. به عنوان مثال می توان به اعتصاب کارکنان کنترل ترافیک هوایی اشاره کرد که در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان در آمریکا اتفاق افتاد. برخورد ریگان با اعتصاب کنندگان به گونه ای بود که منجر به شکست اعتصاب گردید و نتیجه به نفع ریگان اعلام شد اما این برد اولیه در نهایت به باخت تبدیل شد. در پی اعتصاب این افراد، کارگران زیادی شغلشان را از دست دادن و اتحادیه ای که در ان عضویت داشتند، منحل شد و مردم از دریافت خدمات به موقع محروم شدند و بدیهی است که در این میان نمی توان ریگان را یک برنده به حساب آورد(فصلنامه مطالعات مدیریت، 1378، ش 21و22، صص 29-28)

 از بعد مشتری مداری نیز این امر قابل تامل است چرا که اگر ضرر وزیانی به مشتری وارد آید مشتری دوباره به سراغ شرکت ما نخواهد آمد و در واقع بازنده اصلی ما هستیم(سناف، 2008، ص2)


سبک های مذاکره:

سبک مذاکره در هر کشور از ویژگی های فرهنگی آن کشور است. بنابراین به تعداد فرهنگ های گوناگون سبک های مذاکره وجود دارد و به سختی می توان به شناخت دقیقی از این گوناگونی ها دست یافت. بااین وجود به چند مورد از طبقه بندی های بسیار کلی در این زمینه اشاره می کنیم:


1-    سبک کل گرا در مقابل سبک مرحله به مرحله :

در سبک کل گرا، مذاکره کننده دارای دیدی کلی نسبت به موضوع است و می کوشد تا موضوع را به صورت یک کل منسجم د نظر آورد ودر مورد جنبه های اساسی و عمومی آن با طرف مقابل به توافق برسد. در مقابل عده ای علاقه مندند تا فرایند مذاکره را به صورت مرحله به مرحله پیش ببرند. در چنین وضعیتی طرفین، موضوع رابه اجزایی تقسیم می کنند ودر هرمرحله به طور جداگانه به یکی از آن اجزا می پردازند و پس ازتوافق در مورد یک مرحله به مرحله بعدی می رسند مانند آمریکایی ها(فصلنامه مطالعات مدیریت، 1378، ش21و22، ص29)

تحقیقات نشان می دهد که چینی ها بیشتر به سبک کل گرا گرایش دارند و به دیدن کل علاقه مندند و ترجیح می دهند اجزای سازنده موضوع را با هم ترکیب کنند و آنان رادر غالب یک کل واحد به نحوی بررسی نمایند که همه اجزا دررابطه ای هماهنگ با یکدیگر قرار گیرند. به این ترتیب چینی هازمانی در باره یک قراداد به توافق می رسند که کل آن رابه عنوان یک مجموعه واحد به خوبی ادراک کرده باشند. پس ازاین زمان است که می توان به توافق های جزیی وکم اهمیت تر بپردازند. به نظر چینی ها مهم این است که در باه کلیات و جنبه های عمومی، توافق حاصل شود و به همین دلیل رسیدگی به امور جزیی به جلسات بعدی واگذار می گردد. شاید این بستگی دارد به فرهنگ چینی ها که از برخورد ها و تضاد ها گریزان هستند(کیرک برید، 1988، ص 7)

 در روش کل نگر لازم است که در باره اصول کلی توافق به عمل آید ولذا ابتدا یک چارچوب کلی برای مذاکره تعیین می شود و وقتی طرف مقابل در مورد اصول کلی موافقت کرد دیگر به وی اجازه داده نمی شود تا از چارچوب تعیین شده فراتر رود. یکی از محققین که درباره سبک مذاکره چینی ها تحقیقاتی انجام داده است چنین می نویسد:غربی ها پافشاری چینی ها در مورد تعیین چارچوب کلی را، چندان مهم تلقی نمی کنند و به آسانی بر سر اصول کلی به توافق می رسند و به علت همین توافق آسان است که در روند مذاکره به سادگی مزایایی را ازدست می دهند(پای، 1982، ص42)


2-سبک مصالحه در مقابل مواجهه :

در سبک مصالحه یا سازگاری، طرفین مذاکره سعی دارند ارتباطات میان خود را به نحوی تنظیم کنند که به تضاد ومواجهه منجر نشود ودر مجموع، برای هماهنگی و سازش با طرف مقابل، ارزش زیادی قائل هستند. کسانی که به این سبک معتقدند از برخورد با طرف مقابل پرهیز می کنند و چنان چه احساس کنند طرف مقابل از تاکتیک های مواجهه و برخورد استفاده می کنند بسیار ناراحت می شوند. سبک مذاکره چینی ها را می توان در زمره این طبقه بندی به حساب آورد. 

پیروان سبک مواجهه و برخورد از مصالحه وسازش روی گردانند. فرایند مذاکره را محملی برای احقاق حق خود قلمداد می کنند و از هر فرصتی برای تحقق اهداف خود بهره می گیر ند و به طور کلی پیروان این سبک کسی را که به دنبال سازش با طرف مقابل باشد، فردی ترسو ضعیف و بی ارزش می شمارند(فصلنامه مطالعات مدیریت، 1378، ش21و22، ص30)


3 – سبک اغوا گرانه 

در این سبک طرفین مذاکره سعی می کنند چارچوب فکری یکدیگر را مورد شناسایی قرار دهند و با مطرح کردن اطلاعات، پذیرفتن اشتباهات و گاه ابراز سخنانی اغوا کننده، حریف  را به قبول نظزات خود ترغیب نمایند. از جمله کشور هایی که درکاربرد سبک اغوا گرانه عمومیت بیشتری دارد کشور برزیل است. چند تن از پزوهشگران در باره سبک مذاکره برزیلی ها به تحقیق پرداختند و چنین نتیجه گرفته اند که برزیلی ها در مذاکرات خود از روش های متنوعی بهره می گیرند : از جمله این که با طرح سخنان خوشایند و مطبوع طرف مقابل رامورد لطف قرارمی دهند و با موجه جلوه دادن خود، در جهت حصول توافق تلاش می ورزند. چنان به نظر می رسد که برزیلی ها از روش های مدیریت بر مبنای اثر گذاری بر طرف مقابل و به ویژه از شیوه های خاص طرف توجه قرار گرفتن به خوبی آگاهند. منظور از این شیوه ها این است که فردکاری می کند تا دیگران او را خوب و مثبت ارزیابی کنند و از این رو، فرد می کوشد تا به صورت منفی و ناخوشایند در نظر دیگران ظاهر نشود و بر آن ها اثر مثبت بگذارد. برزیلی ها بسیار پر حرف هستند واز روش های غیر کلامی نیز بسیار کمک می گیرند و خلاصه با جلوگیری از برخورد و تضاد واجتناب از تعارض، برای ترغیب حریف به قبول پیشنهادشان تلاش می ورزند(همان، ص33)


مراحل مذاکره:

1 – ایجاد رابطه

نخستین قدم در مذاکره، رابطه سازی بین طرفین مذاکره است. در فرهنگ های مختلف برای این مرحله از مذاکره امتیازهای متفاوتی در نظر گرفته می شود. مثلا ژاپنی ها برای برقراری رابطه اولیه نسبت به آمریکایی ها اهمیت زیادی قائل هستند(فصلنامه مطالعات مدیریت، 1378، ش21و22، ص22)

2 – تبادل اطلاعات

کسب اطلاعات در مورد مذاکره به ما کمک می کند با قدرت بیشتری به فرایند مذاکره وارد شویم. هر قدر قبل از نشستن بر سر میز مذاکره، اطلاعات ببیشتری درباره سازمان و نحوه مدیریت طرف مذاکره، انگیزه طرف مذاکره، میزان قدرت فرد مذاکره کننده در مورد سازمان متبوعش، تغییرات اخیر در سازمان وی وتحوات احتمالی آتی قابل پیش بینی، معیارهای اقتصادی وسایر معیارهای مرتبط با ماهیت موضوع مذاکره به دست آوریم، سهم ما درسایر موارد مذاکره بیشترمی شود. فقدان اطلاعات در مذاکره سبب ضعف ما خواهد شدو گاهی نیز به از دست رفتن منافع حیاتی ما منجر می شود. به طور کلی منظور از تبادل اطلاعات عبارت است از بیان وضعیت و نیازهای یک طرف و درک وضعیت ونیازهای طرف مقابل(همان، ص24)

3 – ترغیب 

ترغیب عبارت است از اعمال نفوذ بر فرد یا گروه به منظور انجام دادن یک کار خاص. در ترغیب طرفین سعی می کنند بر قبولاندن نظرات خود به طرف مقابل، در او نفوذ کنند(همان، صص25-24)

4 – توافق

مرحله نهایی مذاکره توافق واحتمالا عقد قرارداد است. موفقیت در این مرحله به معنای پایان موفقیت آمیز مذاکره است(همان، ص25)


  چند نکته در مورد مذاکرات بین المللی فروش:

   - روس ها معروفند به:    let me chek))     

( یعنی در مورد هر چیزی صحبت کنید و توافق کنید می گویند بگذارید چک کنم و بعد می گویند متأسفانه قبول نکردند ) 

 - در ژاپن همیشه قبل از شروع مذاکرات در محل حاضر شوید. 

 - ولی در امریکای لاتین سر وقت بودن امتیازی محسوب نمی شود. 

 - در آلمان سر میز مذاکرات به کسی کارد و چنگال ندهید، به اعتقاد آلمانی ها این امر دوستی ها را از بین میبرد. 

 - در ایتالیا به کسی دستمال هدیه ندهید. 

 - در تایوان و چین هرگز به شخصی ساعت دیواری ( به عنوان کادوی تبلیغاتی ) هدیه ندهید، زیرا این امر علامت قطع ارتباط است. 

 - در اسپانیا هیچگاه از بیمه عمر صحبت نکنید. 

 - در هنگ کنگ نباید به کسی گل سفید تعارف کرد. 

 - در فرانسه استفاده از گل زرد علامت پیمان شکنی است. 

 - در مکزیک از رنگ زرد در لباس پوشیدن استفاده نکنید. 

 - در مالزی رنگ سبز، علامت مرگ است. 


نکاتی مفید جهت برقراری یک مذاکره تجاری موفق :

1 ) هنگام مذاکره و صحبت با طرف مقابل سعی شود که از جملات مثبت و یا به عبارتی جملاتی که تداعی کننده همکاری باشد استفاده کنید. عباراتی مانند «بیایید با هم کار کنیم» یا «شما ممکن است علاقه مند باشید به... ». 

2 ) سعی کنید که قبل از شروع مذاکره اهداف مورد نظر خود ویا سازمان را بر روی یک برگ کاغذ نوشته و آن ها را اولویت بندی کنید. 

3 ) تعیین و مشخص کردن موانع و عواملی که باعث می شود مذاکره به صورت موفق به پایان نرسد مهم می باشد. بنابراین در طول جلسه باید به این نکته توجه داشته باشیم تا ازارائه راه ها و پیشنهاداتی که باعث به بن بست رسیدن مذاکره می شود جلوگیری کنیم(ادوارد، 2007، ص1)

4 ) یک مذاکره کننده موفق حواس خود را به دقت بر آنچه گفته می شود و چگونگی گفته شدن آن متمرکز می کند. گوش دادن موثر، طرف مقابل را به بیان کامل تر مواضع خود ترغیب می کند. با اطلاع بهتر از مواضع طرف مقابل شما می توانید با سهولت بیشتری در جهت کسب نتایج مطلوب خود مذاکره کنید. 

5 ) آنچه از گفتار طرف مقابل درک کرده اید را با عیاراتی مثبت و از دیدگاه او تکرارکنید چراکه پیامی که در یافت می شود الزاما همان پیامی نیست که مقصود وهدف طرف مقابل است(مجله تدبیر، 1374، ش 51، ص82)


در ادامه این بحث به بیان تکنیک های ارتباطی موثر درمذاکرات تجاری وبرخورد با طرف مقابل می پردازیم. 

ارتباطات کلامی :

کلمات در پیامی که به دیگری منتقل می کنید تاثیر فراوانی دارد. در محیط کار، شما نماینده وسفیر کسب وکارتان هستید و باید کلماتی را انتخاب کنید که نشان دهنده شخصیت کمپانی تان باشد. توجه به نکات زیر هنگام مذاکره و سخن گفتن با مشتری در برقراری ارتباط موثر به شما کمک خواهد کرد. 

الف) کلمات مناسبی انتخاب کنید

1-    پیش از لب به سخن گشودن کمی فکر کنید و کلمات قابل فهم بکار ببرید. 

2-    وقتی با مشتری صحبت می کنید که هیچگونه آشنایی با شرکت یا سازمان ندارد استفاده از کلمات مناسب کمک شایانی به برقراری ارتباط خواهد کرد(ایونسون، 1380، ص72)

3-    وقتی بین استفاده از دولغت مترادف مردد می شویدهمواره از لغات ساده تراستفاده کنید(همان، ص78)

4-    سعی کنید کلمات دقیق روان و پرمحتوا انتخاب کنید. مثلا به جای استفاده از کلمات پر زرق و برق، ناگهانی وتغییر پذیر می توانید به ترتیب از کلمات جالب سریع و متغیر استفاده کنید(قربانی، 1382، صص162-161)

ب) علاوه بر انتخاب کلمه مناسب به لحن ونحوه بیان نیز دقت کنید

1-    درهنگام صحبت کردن با مشتری ناراضی، از لحن جدی وکمک کننده استفاده کنید

2-    در هنگام سوال کردن ازمشتری ازلحنی مشتاقانه استفاده کنید، لحنی که نشان دهد واقعا به شنیدن پاسخ سوالتان علاقه دارید( ایونسون، 1380، ص72)

    ج)از کلمات گرم ومثبت استفاده کنید

کلماتی که حالت مثبت واطمینان بخش دارند تداعی کننده یک برخورد مثبت واحترام آمیز برای مشتری است. عباراتی نظیر«بله!بسیار خوشحال خواهم شد که این کار را انجام دهم» پیامی برای طرف مقابل ارسال می کند که حاکی از خوشحالی و علاقه مندی شما برای کمک کردن به طرف مقابل باشد(همان، ص73)

     د) واضح و روشن سخن بگویید. 

سعی کنید کلمات را به شکل درست ورسمی بیان کنید. به جای عبارت«چی می خوای؟»از جملات «چه چیزی می خواهید سفارش دهید؟» ویا «چه کمکی از دست من برمی آید» استفاده کنید(همان، ص79)


 چگونگی  پرسش در مواجهه با مشتری و مذاکرات تجاری:

در هنگام برقراری ارتباطات کلامی و سخن گفتن با مشتری آشنایی با روش های طرح سوال و فنون پرسش کردن می تواند نقش یک سلاح قوی برای برقراری ارتباط با مشتری را ایفا کند. 

فروشنده با استفاده از طرح سوال مناسب می تواند مشتری را به پاسخ وادار کند تا این که :به ارزیابی اوبپردازد، نیاز های او را تشخیص دهد، علاقه خود را به مشتری نشان دهد و در نهایت با شناخت هرچه بیشتر مشتری برای متقاعد کردن او اقدام کند(قربانی، 1383ص99)


انواع روش های طرح سوال:

الف) سوالات باز(open questions)

سوالاتی که دارای یک جواب مثبت یا منفی نباشند. از سوال باز برای شروع صحبت استفاده کنید. سوالات باز مشتری را به صحبت وا می دارد و بهترین راه برای درک نیاز های مشتری است. در خدمت شما هستم چه امری دارید ؟چه خدمتی می توانم برای شما ارائه کنم ؟ و... نمونه‌های از سوالات باز هستند(بلوریان تهرانی، 1379، ص173)

ب) سوالات بسته (closed questions)

سوال بسته مشتری را محدود می نماید که پاسخ بلی یا خیر بدهد. به عبارت دیگر برای پاسخ گویی به این گونه سوالات کافی است که یکی از چند گزینه را انتخاب کنید. نمونه هایی از سوالات بسته عبارت اند از : چایی میل دارید یا قهوه؟ آیا مایلید که یک حساب در این شعبه باز کنید؟(همان، ص174) 

ج) سوالات هدایت کننده (leading questions)

سوالاتی که در عین سوالی بودن مشتری را نیز به انتخاب گزینه خاصی که مورد نظر فروشنده یا مذاکره کننده است ویا بیشترین منافع را برای او تامین می کند هدایت می نماید. برای پولتان احتیاج به یک حساب قرض الحسنه دارید این طور نیست؟ شما به ارزش پول معتقدید غیر از این است؟ همیشه منطقی است که بهترین محصول را بخریم این طور نیست؟(قربانی، 1383، ص 100)


ارتباطات غیر کلامی:

افزون بر مباحث کلامی در ارتباطات عوامل دیگری نیز در برقراری یک ارتباط موثر تاثیر گذارهستند که ارتباطات غیر کلامی نامیده می شوند. ارتباطات غیر کلامی که به زبان بدن (Bady  Language ) معروف است شامل ژست ووضع بدن(Gesture )، فواصل میان فردی، لبخند، شیوه های دست دادن و ارتباط چشمی (Eye Contact) می باشد. 

در ابتدای مذاکره وسخن گفتن با مشتری قبل از این که شروع به صحبت کنید سیگنال هایی از طرف شما به طرف مقابل روانه می شود و به نوعی شروع به صحبت می کند. از آنجا که ارتباطات کلامی نیمی از انتقال پیام را دربرخورد های چهره به چهره (face to face) شامل می شود، آگاهی و رعایت آن ضرورتی انکار ناپذیرآست(بیورسث، 2007، ص1)

1)    ژست و وضع بدن

وضع و حالت بدن از مهمترین مواردی است که مردم با آن توجه می کنند. طرز قدم برداشتن، ایستادن ونحوه نشستن افراد پشت صندلی مبین وضعیت روانی فرد می باشد. علاوه بر این در مورد وضع بدن لازم است بدانیم که وضع بدنی وجسمانی باز(ژست ووضع بدنی باز حالتی است که در آن دست ها وپاها کشیده وصاف است و به طور کلی چهره ووضع بدنی به سمت طرف مقابل بوده و نشان دهنده توجه به شخص مقابل است)این پیام را برای مشتری در پی دارد که آماده برقراری ارتباط با او هستید(همان، ص2)

رعایت نکات زیر در هنگام راه رفتن و ایستادن نشان دهنده اطمینان خاطر و اعتماد به نفس شما درمقابل مشتری است:

1-    سعی کنید در هنگام راه رفتن بدن صاف و گردن راست باشد 

2-    هماهنگی قدم ها را رعایت کنید و از کشیدن قدم ها روی زمین خودداری کنید(انزلی، 1370، ص680)

3-    هنگام ایستادن دست ها باید کشیده وصاف باشد، شکم به داخل، شانه ها رو به عقب وسر رو به بالا قرار گیرد(بیورسث، 2007، ص1)

به هنگامی که با مشتری به صحبت می نشینید همیشه روبروی مشتری قرار بگیرید وهرگز به پشتی صندلی تکیه نکنید. تکیه دادن به پشتی صندلی می تواند بی تفاوتی شما را به نمایش بگذارد. نکته مهم این است که افراد تحت تاثیر زبان تن افرادی که با آنها حرف می زنند قرار می گیرند. وقتی راست وقائم می نشینید، به جلو متمایل می شوید وبه پیرامونتان توجه دارید سبب می شود که مشتری به این نتیجه برسد که آنچه به او انتقال می دهید بسیار مهم است. 

2)    فاصله :

ادوارد حال یکی از متخصصین انسان شناسی در یک مطالعه مقدماتی بر روی اثرات فاصله در هنگام برقراری ارتباط، چهار بعد یا منطقه ازابعاد فضای اطراف بدن را تشخیص داده است. این مناطق عبارت اند از:منطقه صمیمی، شخصی، اجتماعی و عمومی. شما در حین برقراری ارتباط با مشتری یا طرف مذاکره می توانید با دستکاری این فاصله ها سرعت تشکیل روابط گرم وصمیمانه خود را افزایش دهید وبر عمق آن ها بیافزایید(لوئیس، 1380، ص147). 

 عوامل داخلی و خارجی زیادی در تایید فاصله بین افراد مختلف تاثیرگذاراست. میزان آشنایی(هرچه روابط گرم تر باشدفاصله در هنگام ایستادن کمتر خواهد بود)، شخصیت(افراد درون گرا سعی می کنند بین خود و دیگران بیشتر از افراد برون گرا فاصله ایجاد کنند) ملیت وزمینه اخلاقی(هنجارها وانتظارات فرهنگی در برخورد های افرادبا یکدیگر تاثیر بسزایی دارد)از عوامل مهم در تعیین فاصه می باشد(همان، ص142)

فواصل میان فردی به گروه های زیر طبقه بندی می شود:

الف- فاصله صمیمی (زیر 45 سانتی متر)

مخصوص فعالیت هایی مانند عشق ورزی، هم آغوش شدن با نزدیکان در دیدو بازدید است. افراد فقط به همسر، بچه ها ووالدین و دوستان بسیار نزدیک خود اجازه می دهند که به این منطقه وارد بشوند. دقت کنید که ناخواسته حریم خصوصی کسی را موردحمله قرار ندهید. وارد شدن به حریم خصوصی افراد به خصوص در فرهنگ های مختلف سبب می شود که طرف مقابل تحت تاثیر قرار گیرد وبرانگیخته شود. 

ب - فاصله شخصی نزدیک (45 تا 75 سانتی متر)

معمولا دوستان نزدیک به این منطقه می توانند وارد شوند. افراد به شیوه های مختلف از منطقه شخصی خود محافظت می کنند. شخص با استفاده از ژس وحالت بدنی بسته مانندروی هم گذاشتن پاها، یا روی سینه گذاشتن دست ها سعی می کند که از مداخله و ورود ناخواسته دیگران به قلمرو شخص خود محافظت کند. 

ج -  فاصله شخصی دور (75 تا 120 سانتی متر)

در کشور های غربی اقایان ترجیح می دهند در هنگام صحبت کردن با دوستان نه چندان نزدیک خود، همکاران وهمسایه ها آنان را در این فاصله نگه دارند. 

د -  فاصله اجتماعی نزدیک (120 تا 210 سانتی متر)

از این منطقه درهنگام برخورد با بیگانگان و دربرخورد های غیرشخصی استفاده می شود. 

ه - فاصله اجتماعی دور (2. 1 تا5. 2 متر)

فاصله ای است که در آن معمولا معلمین هنگام صحبت کردن در مقابل گروهی از دانش آموزان یا دانشجویان از آن استفاده می کنند. همچنین این فاصله برای جلسات مهم ونسبتا شخصی، بحث ها، تبادل افکار و... مناسب است. 

و‌-    فاصله عمومی (5 تا 7 متر)

در این فاصله ترجیحا معلمین، اساتید وسخنرانان که در مجالس بزرگ وگسترده سخنرانی می کنند قرار می گیرند. حفظ این فاصله توسط سخنرانان واساتید اعتبار واقتدار به همراه دارد(لوئیس1380، صص 159-148)

همان طور که بیان شد آگاهی و شناخت از انواع فاصله، در هنگام برقراری ارتباط باعث ایجاد یک ارتباط موثر ومفید با طرف مقابل خواهد شد. حال این سوال مطرح می شود که بهترین ومناسب ترین فاصله در برخورد با مشتریان و مذاکرات تجاری کدام یک از فواصل بیان شده می باشد؟

مناسب ترین فاصله در مذاکرات تجاری فاصله شخصی دور و فاصله اجتماعی نزدیک است. فروشنده و یا ارائه دهنده خدمت می تواند با حفظ این فاصله تعامل مناسبی با مشتری برقرار سازد و به هدف مورد نظر خود که افزایش فروش وارائه خدمت است دست یابد. 


3)خنده :

خنده یک وضع وحالت صورت می باشد که در برقراری ارتباط بسیار موثر است. خنده ها، علاقه، هیجان، یکدلی ونگرانی را نشان می دهد. خنده باعث ایجاد محیطی مثبت و سرخوش می شود(بیورسث، 2007، ص2)

انواع خنده ها ومفهوم آن ها: 

1-    خنده ساده- شدت کم

گوشه های دهان به میزان کمی عقب کشیده شده، بالا می روند. پیامی که خنده در این صورت با خود به همراه دارد یکی از موارد عدم اطمینان، شک وتردید است. جهت برقراری یک ارتباط موثر لازم است که از این نوع خنده بپرهیزید چرا که تداعی کننده یک برخورد غیر دوستانه می باشد. 

2-    خنده ساده – شدید 

در این نوع خنده لب ها کمی از هم فاصله می گیرند به طوری که می توان قسمت کوچکی از دندان های فوقانی را نیز مشاهده کرد. این نوع خنده پیام اطمینان و دل گرمی را به شخص می رساند. خنده ساده – شدید بهترین نوع خنده است که شما می توانید  در هنگام ملاقات با افرادی مثل همسایگان، مشتریان و در کل با افرادی که دوستی و صمیمیت خیلی نزدیکی ندارید استفاده کنید. 

3-    خنده بالا – شدت کم

اتصال دندان ها به لب های پایین برقرار است و فقط دندان های پیشین فوقانی دیده می شوند( دندان های زیرین دیده نمی شوند). پیامی که بدین ترتیب ارسال می شود بیانگرآن است که فرد از برخوردی که دارد خوشحال است. اگر دوست دارید پیامی را که می خواهید با خنده خود به طرف مقابل بدهید اثری قوی تر، مطمئن تر و دوستانه تر از یک خنده ساده با شدت بالا داشته باشد می توانید از یک خنده بالا با شدت کم استفاده کنید. 

4-    خنده بالا - شدت بالا 

دندان های فوقانی بیشترآشکار می شوند، شکاف دهان عریض تر می شود و روزنه های دید چشم باریک تر شده که در مجموع باعث بالا رفتن شدت خنده می شود. از این نوع خنده در مواردی مانند برخورد با دوستان نزدیک ویا معاشرین تجاری که مدت های زیادی با آنان ارتباط گرم ودوستانه داشته اید می توانید استفاده کنید. 

5-    خنده گسترده

هر دوردیف از دندان های فوقانی و تحتانی آشکار می شوند. علاوه بر این خنده با صدای بلند نیز همراه است. پیام این نوع خنده نهایت شادی، رغبت و لذت را می رساند. استفاده از یک خنده گسترده در هنگام برخورد با مشتریان ومذاکرات  تجاری به دور از آداب ومعاشرت است وباید ازآن پرهیز کرد (لوئیس، 1380)

خنده مناسب وصحیح در هنگام برخورد با مشتریان ومذاکرات تجاری تاثیر زیادی در برقراری ارتباط داردچرا که می تواند به ایجاد یک محیط صمیمی ومثبت بین فروشنده ومشتری کمک کند(بیورسث، 2007، ص2)همان گونه که در بالا بیان شد خنده ساده- شدید وخنده بالا- شدت کم بهترین نوع خنده در تعامل با مشتری است. لازم به ذکراست که از این دو نوع خنده در تبلیغات و ساخت بنرهای تبلیغاتی نیز استفاده می شود. 

4)    دست دادن

دست دادن به یکدیگر از رسوم دیرینه بشر است که از بدو پیدایش به صورت های گوناگونی انجام گرفته وبه شکل امروزی درامده است و آن، حکایت از ابراز محبت ودوستی وخوشحالی از به هم رسیدن دو انسان است (انزلی، 1370، ص386) علاوه بر این از مولفه های مهم دیگری که در رویارویی با مشتری وبرقراری ارتباط موثر نیاز است تا یاد بگیریم، دست دادن محکم واستوار می باشد(بیورسث، 2007، ص1)

در دست دادن رعایت نکات زیر لازم است:

1-    دست دادن باید خیلی گرم ومشتاقانه باشد و در حالی که دست خود را به سمت طرف مقابل دراز می کنید باید لبخندی حاکی از خوشحالی و رضایت خاطر در چهره آشکار شود و کلماتی متناسب مو قع از قبیل ابرازخوشحالی ازملا قات برزبان آورده شود(انزلی، 1370، ص388)

2-    دست دادن مانند راه رفتن باید نشانه ای از اعتماد به نفس و علاقه به آشنایی وملاقات باشد. دست دادن سرد و بی حال توام با بی اعتنایی و بی تفاوتی اثر مورد نظر را در طرف مقابل ایجاد نمی کند(همان، ص389)

3-    هنگام دست دادن باید تماس چشمی به طور مداوم با طرف مقابل برقرار باشد. 

4 - فشردن و نگه داشتن دست طرف مقابل باید در حد استاندارد با شد. زمان استاندارد جهت نگه داشتن دست طرف مقابل در حدود 3 تا 5 ثانیه می باشد(بیورسث، 2007، ص2)


شیوه های دست دادن :

الف- نوع فرا دست

اگر قصد دارید به طرف مقابل بگویید که می خواهید نقش غالب را در مقابل او ایفا کنید، دست خود را طوری بچرخانید که کف آن در هنگام دست دادن به سمت پایین قرار گیرد(لوئیس، 1380، ص191) این نوع دست دادن نشان دهنده تسلط و برتری نسبت به طرف مقابل می باشد. 

ب – سبک مبتنی بر همکاری:

در جایی که می خواهید به هنگام برقراری ارتباط با طرف مقابل، برابری ومساوات را  رعایت کنیداز این سبک استفاده می کنیم. از این شیوه دست دادن در برخورد با مشتری و مذاکرات تجاری استفاده می شود چرا که این سبک نشان دهنده مشارکت و همکاری است وهمچنین پیش زمینه یک رابطه گرم وصمیمی نیزمی باشد(همان، ص192)

ج – روش ملیحانه 

اگر می خواهید خواسته های طرف مقابل را بر خواسته های خود ترجیح دهید و درامور جاری از او استفاده کنید این سبک را به کار ببرید. این نوع دست دادن همچنین در مواردی مناسب است که بخواهید با کارگزار یا کارفرمایی صحبت کنید و اسباب خاطر او را فراهم آ ورید(همان، ص194)

5)ارتباط چشمی

در غالب فرهنگ ها پرهیز از نگاه به طرف مقابل مورد تایید وقبول افراد نمی باشد و امری مذموم تلقی می شود. اگر بتوانید به چشم مشتری نگاه کنید و رفتاری نرم و راحت را با او در پیش داشته باشید آنگاه احتمال بسیار بیشتری وجود خواهد داشت که تاثیر مناسب را برجای بگذارید(فورسایت، 1383، ص 85)                         در برقراری ارتباط چشمی سه سوال اساسی مطرح می شود:1- به کجا باید نگاه کرد؟ 2- چه مدت باید نگاه کرد؟ 3- چه زمانی باید نگاه کرد؟ باید به این نکته توجه کرد که پاسخ به سوالات مطرح شده به طرز برخورد شما با شخص مقابل بستگی دارد. برقراری ارتباط چشمی در مواجهه با مشتری و جلسات تجاری نسبت به زمانی که یک برخورد دوستانه و غیر رسمی دارید متفاوت است. 

الف – Where to look

چشم ها معمولا در جلسات تجاری به یک مثلث متمرکز می شود. این مثلث تشکیل شده از یک خط افقی که از گوشه های بیرونی چشم های طرف مقبل می گذرد ودوخط مایل که از گوشه های خارجی چشم شروع شده و در روی خط میانی صورت که همان خط میانی بینی باشد به همدیگر می رسند (آماج تجاری). ثابت کردن نگاه در این ناحیه جدیت و اعتماد به نفس شما را می رساند. در یک برخورد دوستانه و غیر رسمی نگاه خود را به پایین تر بیا ندازید، یعنی از لب ها رد شده و به چانه برسند(آماج دوستانه )این موضوع علاقه وصمیمیت بیشتری را نسبت به طرف مقابل نشان می دهد(لوئیس، 1380، ص213)

ب – How long to look

ارتباط چشمی در برخورد های تجاری و مواجهه با مشتری باید  70 تا 80 درصد از وقت مکالمه شما را اشغال کند. کمتر از این مقدار نشان دهنده کمبود اعتماد به نفس، ملامت و خستگی است و بیشتر از ان نیز علامت عناد مخالفت و رک بودن بیش از حد تعبیر می شود دربرخورد های رسمی واجتماعی لازم است که طول نگاه خود را افزایش دهید. افزایش تماس چشمی بیان کننده صمیمیت و دوستی بیشتر است(بیورسث، 2007، ص3)

ج – When to look

به محض شروع یک مکالمه و هنگام صحبت کردن طرف مقابل بهترین زمان برای برقراری ارتباط چشمی است(لوئیس، 1380، ص217) هنگام گفتن خداحافظی نیز تماس چشمی را قطع نکنید چرا که این امر باعث می شود تاثیر مثبتی از ما درطرف مقابل باقی بماند. 

تماس چشمی نه تنها نشان دهنده اعتماد شما است بلکه به شما کمک خواهد کرد آنچه که شخص به طور شفاهی بیان می کند را بهتر درک کنید. گوش دادن مهمترین مهارت در برقراری ارتباط انسانی است و ارتباط چشمی مناسب نقش مهمی را در نشان دادن توجه وعلاه به دیگران ایفا می کند (بیورسث، 2007، ص 3) بنابراین به دنبال قطع خیلی مختصر ارتباط چشمی (3 تا 4ثانیه) در گفتار بی صدا که دقیقا مانند ویرگول در یک جمله نوشته شده عمل می کند دوباره تماس چشمی را برقرار کنید تا ارتباط موجود تداوم یابد. 

مدرس اصول و فنون مذاکره مدرس مذاکره تدریس مذاکره 


نتیجه گیری:

با توجه به آن چه که گذشت می توان این گونه بیان کرد که روش  مذاکره اصولی به شما این توان را  می دهد که جانب انصاف را رعایت کنیدودر همین حال شما را در برابر کسانی که در صددند از منصف بودن شما بهره برداری کنند، مصون ومحفوظ می دارد.                                                                                                                        

برعکس چانه زدن بر روی مواضع، روش مذاکره اصولی یعنی تمرکز بر روی منافع، حق انتخاب هایی که برای هردوطرف رضایت بخش باشدواستاندارد های منصفانه، معمولا به یک توافق معغول و به خردانه منتهی می گردد. این روش به  شما اجازه می دهدکه به تدریج یک تصمیم مشترک، با کارایی لازم و فارغ از هزینه های متعارف پافشاری روی مواضع دست یابید، فقط باید خود را از قید وبند این مواضع رها سازید و جدا کردن اشخاص ازمساله به شما اجازه می دهد که مستقیما و به طور نمایان با اشخاص طرف مذاکره به عنوان یک انسان روبرو شوید و به این ترتیب نیل به توافق دوستانه را میسرسازید.                                                                                             

مسلما هر مذاکره  ویژگی های خاص خود را داردو با دیگر مذاکرات متفاوت است ولی عناصر اساسی مذاکره تغییر نمی کند. آشنایی ونحوه برقرار کردن یک ارتباط موثر سبب موفقیت در مذاکره خواهد شد. یک مذاکره کننده یا فروشنده باید باروش های برقراری ارتباط و متقاعد کدن به گونه ای آشنا باشد و در آن تبحر داشته باشد که بتواند در مقابل سخت گیرترین خریداران موفق باشند و فرایند رسیدن به توافق را به نحوی هدایت کند وخاتمه پذیرد که طرفین احساس کنند برنده شده اند. رضایت طرف مقابل از مذاکره و برخورد احترام آمیز سبب خواهد شد که وی به عنوان یک ابزار تبلیغی و به نوعی به یک پشتیبان برای سازمان تبدیل بشود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۲۴
مدرس بازاریابی مدرس فروش

۳سئوال که مدیران باید ازاعضاء تیم خود بپرسند

مدرس فروش چریکی    سوالات تیم فروش    مدرس فروش

مدرس فروش

تیم اجرایی شرکت فورد موتور درسال ۱۹۵۰ یکی از بهترین و با ارزشترین تصمیم ها در تاریخ شرکت را گرفت .بررسیها و آزمایشات ما در مدرسه وارتون به ما می گوید که تیم فورد درگرفتن این تصمیم تنها نبوده است ،حتی باهوش ترین گروهها هم تصمیمات ضعیف می گیرند .هوش ، میتواند درچگونگی اطمینان از اینکه تیم شما بهترین تلاش خود را انجام میدهد کمک کند.اجازه دهید نگاهی بیاندازیم به اقدامات صحیح و اشتباه شرکت فورد.دراوایل سال ۱۹۵۰ تیم مدیریتی فورد برای رهایی از موتور v-8 درهمه ماشینها نقشه ای را طرح ریزی کرد.بسیاری از مدیران اجرایی برتر شرکت سالها زمان  درجنرال موتورصرف کردند و هنگامی که شورلت بسیار موفقGM دیگر از موتورV-8استفاده نکرد ،آنها دلیلی برای انجام ندادن این کار برای فورد ندیدند.آنها آماده اقدام بودند تا زمانی که برنامه ریز محصولات،چیس مورسی .جی ار،ادعای دعوی کرد برای موتورV-8دربرابر تیم اجرایی .مورسی عاشق موتور خروشان بود ازاولین باری که اتاقک فورد راطراحی کرده بود ، داده ها نشان می داد که مشتریان هزینه بیشتری را برایV-8 پرداخت می کنند و اینکه آنها میتوانستند با روشهای بهینه سازی ساخت، هزینه ها را کاهش دهند .ارنست بریچ ،معاون اجرایی رئیس ،مورسی را تحت فشار قرارداد اما طراح محصولات ،برای هر سئوال بریچ یک پاسخ داشت .درنهایت ،او وبقیه تیم اجرایی رای به حفظ موتور دادند ،تصمیمی که بعدها به آنها کمک کردتا با سبقت گرفتن ازشورلت اعتبار بیشتری یابند .

برای مشاوره با ما تماس بگیرید

 مدرس فروش سخنران فروش استاد فروش تدریس فروش معلم فروش

  مدرس فروشندگی سخنران فروشندگی استاد فروشندگی تدریس فروشندگی معلم فروشندگی

  مدرس ویزیتوری سخنران تدریس ویزیتوری استاد تدریس ویزیتوری تدریس ویزیتوری معلم ویزیتوری

  آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری 

آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری آموزش فروشندگی و ویزیتوری

 بهزاد حسین عباسی

مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن

معلم اصول و فنون مذاکره زبان بدن

استاد  اصول و فنون مذاکره زبان بدن

سخنران اصول و فنون مذاکرات تجاری زبان بدن و مدرس مدیریت استاد مدیریت ارتباط با مشتری CRM

مدرس بازاریابی 

معلم بازاریابی 

مدرس برند

مدرس فروش برندینگ مدرس اصول و فنون مذاکره زبان بدن 

مدرس مدیریت ارتباط با مشتری

هماهنگی جهت برگزاری سمینارهای سازمانی


مدیر برنامه ها جواد حسنی

09372202257 

9197685104

behzadabbasi.ir


چند سال بعد شرکت،ماشین  Edsel را بعنوان یک ماشین جدید با قیمت متوسط برای سرمایه گذاری با درآمدهای افزایش یافته طبقه متوسط آمریکایی های  پس ازجنگ  ارائه داد .تمام مراحل بصورت مخفیانه بودتا زمان اولین پرده برداری ازطرح برای تیم اجرایی .آنها درمکان مرسوم فورد جمع شدند جایی که نمونه اولیه Edselپشت پرده پارک شده بود. نزدیک به یک دقیقه پس از بالا رفتن پرده ها ،حضار ساکت بودند .درآخر ،بریچ ،وبعد از آن رئیس هیئت مدیره شروع به کف زدن کردند .به دنبال آنها تشویق های شدید شروع شد ،درآن زمان جمعیت ،تائید پرشورش خودشان را اظهار کردند . مشتریان قطعا،از edsel بسیار کمتر از مدیران اجرایی فورد استقبال کردند.


درآخر ،فورد تخمین زد که ۲۵۰میلیون دلار برروی این ماشین ضررکرده ،بیش از۲میلیارد تومان به نرخ دولارامروز.


چراتیمی با بصیرت حفظ موتورv-8،چنین افتضاحی را درمورد ساخت Edselمرتکب شد ؟زمان تصمیم گیری درمورد موتور۸v- ،فورد توان موثر برای جلوگیری از تصمیم گیری گروهی راثابت کرد . بیشتر مدیران اجرایی زمانی که درمورد ادعای پرشور مورسی درباه v-8شنیدند،به مدت یکسال با هم درGM کارکردند ،درعین حال، آنها دربرابرتمایلات متداول برای فکر کردن مثل سایر  افراد که باآنها کارمیکردند مقاومت  کردند.اما نه درمورد Edsel.بریچ وسایر مدیران اجرایی تعصبات زیادی رااز خود نشان دادند ،آنها بطور موثری از مواجه با مورسی اجتناب کردند.برای مثال،گزارشات اولیه اشاره داشت به پذیرش تشویق ها دربرابر شکوفایی اولیه و خفه کردن گفتگوهای سازنده به مدت یکسال پس ازآن .با گذشت زمان ،طرزتفکرتیم دراین مورد و جنبه های گوناگون دیگر این ماشین بسیار کوته بینانه شد .


داستان ما درباره دو تصمیم نشان میدهد که تیم های برتر هرگز بر نیاز تمرکز براصول همکاری با عملکرد بالا غلبه نمی کنند .


درحالی که هیچ تضمینی وجود ندارد که تیم برتر شما همیشه تصمیمی شبیه v-8خواهد گرفت و از فاجعه هایی همچون Edesh  اجتناب خواهد کرد ، ما سه سئوال را مشخص کرده ایم که به شما کمک خواهد کرد تا درمسیر درست باقی بمانید .توصیه می کنیم که حداقل بخشی از جلسه تیم را ماهانه برای بازبینی این سه سئوال ضروری اختصاص دهید.


آیا هنوز گفتگوهای سازنده داریم ؟

همچون مدیران اجرایی که  فورد موتور را  درسال ۱۹۵۰ مدیریت می کردند،تیم های برتر ،نتایج  مختلفی را ایجاد می کنند .یکی از دلایل ،تمایل تیم برتر به حرکت مداوم به سمت تصمیماتی است که جایگزین  کافی  برای آنها تعیین نشده است.مانند مورد که درEdesl  وجود داشت .


با تعیین این گرایش در تفکر گروهی شما باید قدرت خود را در پذیرش یا عدم پذیرش بکار گیرید با پاسخگویی به چند عبارت کوتاه با توجه به عکس العمل تیم برتر شما .


برای آسان کردن این کار ،به تیم شما پیشنهاد میدهیم که بطور مختصر درنظرسنجی اقتباسی از محقق مدیریت انلوز رایز شرکت کنند .اگر بیشتر جوابها شما درستون سمت راست قرار گیرد ،بعد ازآن شما باید بپرسید که تیم شما آیا گروهی است از افرادی که علاقه به کارانفرادی دارندیا حتی افرادی که نتایج را باتاخیر به سازمان می فرستند.


۲.آیا نیاز به تغییر اولویت هایمان داریم ؟


بررسیها نشان میدهد که موافقتهای سطح بالا درمورد اهداف  میتواند ناهمترازیهای شدید را بپوشاند که این عملکرد تیم برتر را تحت تاثیر قرار میدهد .زمانیکه که این تفاوتها مورد توجه قرار نگیرند ،تیم درتصمیم گیری کند می شود یا آنها را درمسیر نادرست بکار می گیرد .


تفاوت اساسی درچگونگی مدیریت کردن ،مدیران اجرایی فورددرمورد تصمیم های v-8,Edsel این است که درمورداول،آنها خواهان تعدیل دوباره اولویتهایشان بودند ،درحالی که درمورد بعدی ،درمورد اهداف صحبت نشد .زمانیکه که شروع به داشتن گفتگوهای سازنده کنید ،اطمینان خواهید یافت از چک کردن استراتژیک اولویتها برای سازگار بودن با ظرفیتهای سازمان شما و نیازهای مشتریانتان .


۳.آیا ما بسیار منزوی شده ایم؟


تنها بعنوان عضوی از تیم ،آنها نیاز دارند که اطمینان یابند که با اولویتهای به اشتراک گذاشته شده ،همتراز هستند.کل تیم برتر باید سئوال کند که آیا به حد کافی همتراز ومرتبطت با بقیه سازمان یا محیطی گسترده تر هستند یا نه. به این منظور،تمام اعضاءباید روابط سازمانی برای ساخت اولویتها را تشکیل دهند.


بررسیها ضرورت این شبکه های ارتباطی را آشکار می کند:۹۰ درصد اطلاعاتی که تیم برتر برای تصمیم گیری استفاده میکند از کانالهای غیر رسمی می آید تا گزارشات رسمی .داشتن نقطه نظر جدید در جلسات طرح ریزی استراتژیک ،چه از طریق اطلاعات جدید یا صداهای جدید همچون مورسی،میتواند به شما کمک کند تا ازنقاط کوری که همه تیم را نابود می کند اجتناب کنید .


حقایق روشن هستند :حتی باهوش ترین مدیران میتوانند تصمیمات بدی بگیرند وموفقیتهای گذشته هیچ تضمینی برای عملکردهای بعدی نیست .برای جلوگیری از افتادن دردام مدیران اجرایی فورد ،بطور مداوم فرآیند تصمیم گیری تیم برتر را با پرسیدن این سه سئوال ساده تازه کنید .اجازه ندهید تا تیم هنرمند شما Edselبعدی را بسازد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۴۷
مدرس بازاریابی مدرس فروش